08-04-2012, 09:52 AM | #1 |
(کاربر تازه وارد)
تاریخ عضویت: Apr 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2
|
دوستی بی هدف و غافلگیری پس از جدایی
پنج سال پیش توسط معرفی یکی از دوستان با دختری آشنا شدم و این رابطه فقط چون توش خوش بودم و انگیزه ای واسه پایانش نداشتم بیش از چهار سال ادامه پیدا کرد اما تابستان گذشته احساس کردم اگه مطمءن نیستم که کیس ازدواجمه بهتره علافش نکنم و این موضوع رو باهاش درمیون گذاشتم گرچه طی دوستی بارها حرفشو پیش کشیده بودم اما چون ایشون از صحبت بیشتر فرار میکرد خیلی بهش نمیپرداختم اما بار آخر خیلی ناراحت شد و پس از یکماه بهم گفت که باهم تموم کنیم منم پذیرفتم اما با گذشت چند روز دیدم که با رفتنش زندگیم خالی شد طی شش ماه کلی باهم مراوده و بحث داشتیم اما هرچقد ازش خواستم قبول نکرد که منو ببخشه واسه بی توجهی به احساسش و باز باهم باشیم البته جدی تر..
الان بعد نه ماه هنوز گهگاه باهم رابطه داریم وقتی باهمیم باگرفتن دستای هم ازخود بیخود میشیم اشک میریزیم من تواین مدت سعی کردم با دختر دیگه ای رابطه بذارم و چند ماهه با کس دیگه ای هستم اما نمیدونم چرا دلم با هیچکس جور نمیشه هنوزم همش بهش فکر مکنم هنوزم فقط اونو دوست دارم اما وقتی منطقی فکر میکنم کیس ازدواجی که میخوام نیست اما تو کت احساسم نمیره و هرقدر تلاش میکنم میبینم عاشق همونم و تازه اونم میگه عاشق منه ولی الان آمادگی بودن بامنو نداره لطفا کمکم کنید. کار درست الان چیه ؟ ببخشید بابت پرحرفیم |
09-04-2012, 06:59 PM | #2 |
(کاربر تازه وارد)
تاریخ عضویت: Apr 2012
محل سکونت: شهرکرد
نوشته ها: 4
|
سلام.بنظر من باید بین دل و عقل یکیو انتخاب کنی و راهیو که اون تشخیص میده بری.اگه خودم جات بودم دنبال دلم میرفتم چون اعتقاد دارم زندگی بدون علاقه معنی نداره
بنظر من اول تکلیفتو با خودت روشن کن و هدفتو مشخص کن بعد تصمیم بگیر.به امید وصال همه ی عاشقا.داوود.. |
10-04-2012, 08:55 AM | #3 |
(کاربر تازه وارد)
تاریخ عضویت: Apr 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2
|
ممنون داوود جان
راستش من تقریبا همین کارو کردم و چندین بار ازش خواستم که برگرده به رابطه و اینبار یکم جدی ترو منطقی موضوعات مختلف بینمون و ازدواجو بررسی کنیم و بهترین تصمیمو بگیریم اما موافقت نکرد و همش میگفت آمادگی بودن تو رابطرو نداره و احتیاج بزمان داره با حرفت موافقم که زندگی بدون علااه و احساس ارزشی نداره اما این همه داستان نیست و یه نکته دیگه هم هست اینکه آدما تغیر میکنن احساساتشون عوض میشه واسه همین باید واسه شروع یه رابطه قوی مثل ازدواج دلایل منطقی هم داشت انگیزه هایی که زیشه ای و استوارتر باشن طوری که بشه روشون برای همیشه حساب کرد گرچه آخره همه اینا بازم هیچ چیز قطعی نیست و زنها اغلب پیش بینی ناپذیزند... |
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان) | |
|
|
War Dreams Super Perfect Body Scary Nature Lovers School Winner Trick Hi Psychology Lose Addiction Survival Acts The East Travel Near Future Tech How Cook Food Wonderful Search Discommend
Book Forever Electronic 1 Science Doors The Perfect Offers Trip Roads Travel Trip Time Best Games Of Shop Instrument Allowedly