روانشناسی، روانکاوی، روانسنجی، روانپزشکی، مشاوره، مقالات و تست ها

جایگاه و اهمیت ازدواج - در جوامع و فرهنگ های دیگر

ازدواج در کشورهای ثروتمند

کشورهای ثروتمند در قرن بیستم شاهد تحولات بی نظیری در نحوه ازدواج بودند. در ایالات متحده؛ اروپا و جاهای دیگر، روند خروج از تعهدات مربوط به والدین، جامعه و دیگر شکل های مسئولیت جمعی با تأکید به انتخاب فردی شکل گرفت . مردم آزادی عمل بیشتری پیدا کردند که با چه کسی ازدواج کنند و آیا به زندگی مشترک ادامه دهند یا نه. بسیاری از پژوهشگران، حتی تغییرات بیشتری در دهه های آتی برای ازدواج پیش بینی می کنند:

1- (بلانکن هورن) می گوید: «مردم ازدواج را بیش از یک نهاد عمومی به عنوان رابطه ای خصوصی در نظر خواهند گرفت [و] خصوصی سازی ازدواج موجب تزلزل آن خواهد شد.»

2- (دا ارتی)با این ایده موافق است که ازدواج در حال جا به جایی از گستره عمومی به خصوصی است، اما او جنبه مثبتی در این دگرگونی می بیند:

«ازدواج های آینده تا حدی موقعیت برابری را ایجاد خواهند کرد . مردان در هنگام انتخاب همسر به امکان درآمد زایی بیش از توانایی های خانه داری توجه خواهند داشت . مردان در جست و جوی زنی خواهند بود که درآمدی به اندازه خودشان و یا اندکی کمتر داشته باشد این موضوع سطح نوینی از برابری جنسیتی را در ازدواج ایجاد خواهند نمود».

با این همه بعضی از محققان تغییرات بسیار کمی در سبک ازدواج- حداقل برای ایالات متحده- پیش بینی می کنند:

1- نظر (ریسمن) چنین است: «تصور می کنم آن قدر در سده گذشته با رویدادهای بی شماری در زمینه ازدواج مواجه شده ایم، که در حال ورود به دوره ای از ثبات هستیم . ما می خواهیم پنجاه سال آینده را صرف جذب تحولات پیشین کنیم». وی عدم تغییر نرخ طلاق طی دهه گذشته را گواه کند شدن معنادار سرعت تغییرات می داند.

2- (کونتز) دگرگونی زیادی در شیوه های ازدواج نمی بیند، اما آن را ثابت نیز در نظر نمی گیرد؛ به ویژه معتقد است:

«زوج ها مجبورند به واسطه نتایج برابری جنسیتی در ازدواج کار کنند. ما می خواهیم همچنان که جزئیات واقعیات جدید را نظم می بخشیم شاهد تلاش بیشتری برای توسعه عادات جدید انتظارات عاطفی جدید، برنامه های زمانی جدید و مهارتهای نوین مذاکره باشیم».

*جایگاه ازدواج در جوامع و فرهنگ های مختلف

دکتر الکسیس کارل ضمن بررسی اقسام ازدواج در شرق و غرب چنین می نویسد :

«ازدواج هایی را که امروزه در دنیا جاری و معمول است به طور کلی می توان به سه قسم تقسیم نمود:

1- قسمی که بیشتر در شرق نزدیک و شرق دور معمول و متداول است و عبارت از ازدوجهایی است که فقط به عنوان فریضه اجتماعی نسبت به جامعه باید انجام شود بلکه یک امر تقریبا اجباری و خانوادگی است که اجرای آن در وهله اول بسته به تصمیم والدین است .

2- این نوع سبکی است که کم و بیش جنبه ی اروپایی دارد و آن عبارت از ارتباطی است که به عقیده آنها اصولا برای حسن جویان امور جامعه لازم و ضروری بوده و باید عقلا مورد قبول واقع و با رعایت نظر اشخاص ذی نفع ترتیب و نظم یابد و در مورد این ازدواج نباید عشق و علاقه زیادی انتظار داشت بلکه طالب این عشق و علاقه می تواند آن را در صورت احتیاج در خارج به دست آورد.

3- نوع سوم ازدواج را می توان اسلوب افراطی آمریکایی نام نهاد، این نوع ازدواج کاملا جنبه انفرادی و شخصی داشته و به حد افراط (ایده آلی) و عشقی می باشد و بیشتر بر مفهوم ظاهر کلمه ی عشق مبتنی است . »