رئوس نظريه روانكاوى
1 فایل پیوست
رئوس نظريه روانكاوى
نوشته زيگموند فرويد ترجمه حسين پاينده مقدمه هدف من در اين نوشته كوتاه اين است كه اصول و مبانىِ روانكاوى را تدوين و به نحو به اصطلاح غيراستدلالى بيان كنم، يعنى به موجزترين و سرراستترين شكل ممكن. طبيعتاً مقصود من اين نيست كه خواننده به اين نظريه ايمان آورد يا اعتقاد راسخى به آن پيدا كند. آموزه هاى روانكاوى مبتنى بر مشاهدات و تجربيات بىشمارند و فقط آن كسى كه مشاهدات و تجربيات مذكور را در مورد خود و ديگران تكرار كرده باشد مىتواند به قضاوتى شخصى درباره اين نظريه برسد. بخش نخست ذهن و نحوه كاركرد آن(2) فصل 1 دستگاه روان روانكاوى يك موضوع اساسى را مفروض تلقى مىكند، موضوعى كه صرفا با توسل به انديشه فلسفى مىتوان دربارهاش به بحث پرداخت، اما دليل موجهبودن اين فرض را بايد در نتايج آن جست. دانستههاى ما در خصوص آنچه روان (يا حيات ذهنى) مىناميم از دو نوع است: اولاً اندام جسمانى و عرصه عملكرد آن كه عبارت است از مغز (يا دستگاه عصبى) و [ ثانيا ] از سوى ديگر اَعمالِ خودآگاهانه ما كه داده هايى بلافصلاند و به هيچ روى نمىتوان آنها را بيش از اين توصيف كرد.هرآنچه بين اين دو قرار دارد براى ما ناشناخته است و دادههاى مذكور واجد هيچ رابطه مستقيمى با اين دو حد نهايىِ دانشِ ما نيستند.اگر چنين رابطهاى وجود داشت، حداكثر مىتوانست محل دقيق فرايندهاى ضمير آگاه را بر ما معلوم كند، ولى كمكى به شناخت آن فرايندها نمىكرد. برای مطالعه ی ادامه مطلب فایل پیوست را دانلود کنید!!!!!!!!!:67: |
اکنون ساعت 05:18 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3 می باشد. |
Powered by vBulletin Version 3.8.12 by vBS
Copyright ©2000 - 2024, Jelsoft Enterprises Ltd.
Free Persian Language By
Harfe rooz Ver
3.0