روانشناسی، روانکاوی، روانسنجی، روانپزشکی، مشاوره، مقالات و تست ها

روانشناسی، روانکاوی، روانسنجی، روانپزشکی، مشاوره، مقالات و تست ها (http://psychology.harferooz.com/index.php)
-   طرح مشکلات ازدواج و ارتباطات دختران و پسران (http://psychology.harferooz.com/forumdisplay.php?f=83)
-   -   مقایسه کردن افراد (http://psychology.harferooz.com/showthread.php?t=2439)

آرتمیس 25-04-2012 02:20 PM

مقایسه کردن افراد
 
سلام خسته نباشید.حدود 3 سال هست که با پسری که از طرف یکی از آشنایان مورد اعتماد معرفی شد،آشنا شده ام.خیلی دوستش دارم او هم خیلی بیشتر از من،من رو دوست داره ولی اوایل آشنایی رفتارهایی غلط از خود نشان داد که باعث شد من هم اعتمادم را تا حدودی نسبت بهش از دست بدهم و هم اینکه نسبت به خانواده اش بد بین باشم.من رو مدام با دختر خاله اش که 2 سال با خودش تفاوت سنی دارد و از بچگی با هم بزرگ شده اند مقایسه کرد،مثلا میگفت:موهاتو رنگ نمی کنی؟چند تا خواستگار داشتی؟؟چند تا سفر خارجی رفتی؟اون انقدر سفر خارجی رفته انقدر داده بینیشو عمل کرده،انقدر خواستگار داشته..من نسبت به این حرفهایش چیزی نگفتم و موضوع را به پای این گذاشتم که تا الان با دختری جز من آشنا نبوده،چون همه میدونستند همیشه دختری بودم که یه عالم خواستگار از 14 سالگی تا الان که 24 سالمه داشتم و دارم همیشه هر جا می رفتم جز تعریف چیزی نمیشنیدم چون هم از لحاظ زیبایی و هم درسی،شخصیتی کلا از همه نظر بهتر بودم و همیشه همه پسرهای خیلی خوب در دانشگاه دوست داشتن با من آشنا بشوند و ازدواج کنند ولی من همیشه با درسام خودمو مشغول میکردم یا اینکه قرآن و نماز می خوندم.هیچ وقت هیچ کس با من اینطور رفتار نکرده بود حتی در خانواده خودم پدرو مادرم من رو بیشتر از بچه ها ی دیگشون دوست دارن.الانم احساس میکنم وقتی خاله یا دختر خالش بهش می رسن خوشحال تر می شه تا من.این موضوع باعث شد که حساسیت زیادی نسبت به این آدما داشته باشم طوری که وقتی اسمشونو میاره ناراحت میشم و تو خودم می رم،نسبت بهش خیلی سرد شدم دیگه کلا آدمی شدم که اصلا نمی خنده و مدام به خاطر ترس از ازدواج با این شخص گریه می کنم.اصلا بهش زنگ نمیزنم خودش همش با من تماس می گیره و یه جورایی افسرده شدم نمیدونم چی کار کنم راهنمایی کنید لطفا....

sara26 26-04-2012 09:45 AM

سلام عزیزم
بااین شرایطی که گفتی فهمیدم باید خیلی مراقب خودت باشی
ببین با خودت رو راست باش
اگه دوستش داری باید یه کار کنی تا این رفتارشو ترک کنه و دیگه هیچ وقت ادامش نده تا بتونی عاشقش بشی
اگه دوستش نداری خیلی راحت بهش بگو(سعی کن احساساتت درباره اونو تو خودت بکشی بعد بری باهاش حرف بزنی وگرنه با دوتا ببخشید گفتنو دوست دارم دوباره همه چیو فراموش میکنی)


نمی خوام سردت کنم دوست دارم واقع بین باشی عزیزم تو خیلی بهتر از اونی،سعی کن به جاهایه بالاتری برسی
یه کاری نکن تا با یه تصمیمه سرسع و احساساتی زن کسی بشی که امکان داره ازش طلاق بگیری

یادت نره اول عقل و منطق بعد احساسات(کاره سختیه ادم به قلبش گوش نکنه اما پشیمونی به بار نمیاره و پلایه پشت سرو خراب نمیکنه)


اکنون ساعت 03:59 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3 می باشد.

Powered by vBulletin Version 3.8.12 by vBS
Copyright ©2000 - 2024, Jelsoft Enterprises Ltd.

Free Persian Language By Harfe rooz Ver 3.0