نمایش پست تنها
قدیمی 25-01-2011, 09:13 AM   #1
elena5
(کاربر باتجربه)
 
elena5 آواتار ها
 
تاریخ عضویت: Jan 2011
نوشته ها: 109
vim2p نگرانی های ازدواج




نگراني هاي سقف مشترک



سه مرحله استرس زا در ازدواج


در كشور ما و خاصه مناطقي از آن كه بسيار سنتي به ازدواج و حواشي آن نگريسته مي شود،در سه مرحله، استرس زيادي بر عروس و داماد تحميل مي شود.


1- خواستگاري و گرفتن تصميم ازدواج.

اين مرحله استرس هاي متعددي دارد كه بيشتر مربوط است به پذيرفته شدن از طرف نفر مقابل و خانواده وي، مراسم خواستگاري، آغاز آشنايي، ملاك هاي اين ازدواج، تصميم گيري، امكان اشتباه، صداقت طرفين، شرط و شروط ها، تناسب و هماهنگي ها، فرهنگ طرفين و خانواده هايشان. همچنين قرار گرفتن دختر و پسر مقابل هم براي گفت وگو و تشريح ملاك هايشان. گاهي استرس ناشي از اين موارد، به حدي سنگين است كه يكي از طرفين ممكن است از كل قضيه طفره برود.


2- جشن ازدواج و مراسم مرتبط با آن.


در صورتي كه مراسم خواستگاري به خير بگذرد و پسر و دختر آمادگي شان را براي تشكيل يك زندگي مشترك اعلام نمايند، نوبت به مراسم بله بُران و موارد مرتبط با عقد و ازدواج، از قبيل مهريه و مخارج عقد و عروسي مي رسد كه اگر نامعقول مطرح شوند، چه بسا موجب منتفي شدن مسأله گردند. استرس اين قسمت از كار نيز بسيار زياد و آزاردهنده مي باشد.

حال چنانچه دختر و پسر و خانواده هايشان به توافق دست يافته و عقد صورت گيرد، آن هم با اين قرار كه طرفين فوري وارد زندگي مشترك نشوند نيز، استرس هاي خاص خود را دارد. به عنوان مثال، نحوه ارتباط عروس و داماد، كه ظاهراً نه صورتي از تجرد دارند و نه صورتي از تأهل با توجه به فرهنگ خانواده ها. انتظارات به وجود آمده بين طرفين، همين طور تهيه مسكن، تهيه جهيزيه، تفاوت هاي سليقه اي و فرهنگي طرفين و موارد ناشي از آنها. برگزاري مراسم جشن عروسي نيز استرس هاي زيادي را براي عروس و داماد و خانواده هاي آنان به همراه دارد كه ممكن است در برخي مواقع، منجر به سوءتفاهم و قضاوت هاي غيرمنطقي شده و طرف مقابل را به قصور و كوتاهي در اعمال و برخورد و... متهم كردن، بينجامد.

چنانچه تمايل و اشتياقي به زندگي داريم بايد بپذيريم که زندگي، خاصه زندگي مشترك كه مورد بحث ماست، يعني قبول يك سري بايدها و نبايدها. بايدها و نبايدهايي كه فقط با مقداري اميد، علاقه، خوش بيني و گذشت و اراده اي راسخ، تبديل به مواردي مطبوع و قابل تحمل شده، تا جايي كه ورود هرگونه استرس منفي و مثبت كوچك و بزرگي را به زندگي ما ممنوع مي سازند!


3- يك سقف مشترك.


مهمترين و اساسي ترين مرحله استرس آور، همين مرحله است كه معمولاً نسبت به آن توجه چنداني صورت نمي گيرد، چرا كه بسياري بر اين باورند كه آشنايي هاي زمان نامزدي و دوران عقد ، براي شناخت دو طرف كافي بوده است. در حالي كه موضوع كاملاً خلاف اين فكر است، چرا كه تا قبل از شروع زندگي زير يك سقف مشترك، معاشرت ها، حول محور مسائلي تقريباً عادي نظير، گردش و تفريح و گفت وگوهاي نه چندان جدي صورت مي گرفته، در حالي كه با رفتن زير يك سقف مشترك، تفاوت ها و شباهت ها، به واقعي ترين شكل ممكن نشان داده مي شوند. نوع ارتباط زن و شوهر، پس از ازدواج، با خانواده هايشان نيز حائز اهميت است. اين كه مرز و حريم مشخصي وجود داشته باشد كه نه صميميت قبل از ازدواج دختر و پسر با خانواده هايشان را به خطر اندازد و نه آن كه خانواده ها را تشويق به تعيين تكليف و دخالت در زندگي آنها كند.


مقابله با استرس ها، راه نجات

وقتي صحبت از مقابله با استرس به ميان مي آيد، يعني به كار بستن يك سري تمهيدات، فعاليت ها و اقداماتي كه فرد به واسطه آنها، استرس هايش را ضربه فني كرده و از ميان برشان دارد. يا اين كه اين استرس را تا سرحد ممكن كاهش داده يا با آن، راه سازگاري پيش گرفته و به قول معروف، كنار آيد. مقابله با استرس ها، انواع متفاوتي دارد.


انواع مقابله به زباني ساده:

مقابله با استرس دو نوع است:

1- مقابله هاي عملي و
2- مقابله هاي ذهني. هريك از اين مقابله ها شامل موارد سالم و ناسالم است.


مقابله هاي سالم عملي

تصميم جدي براي عمل به يك كار مفيد، انجام فعاليتي خاص، راهنمايي گرفتن، مشورت كردن، برنامه ريزي در زندگي، جمع آوري اطلاعات در زمينه هاي مورد نياز، مطالعه كردن، استفاده از روش حل مسئله، فكر كردن، سنجيدن، ارزيابي و نقد موقعيت، درجه بندي مشكلات، زمان بندي فعاليت ها و درخواست كمك از ديگران.


مقابله هاي ناسالم


سرقت، فرار از منزل، توسل به زور و تهديد و استفاده از آنها، خشونت و پرخاش، بزهكاري، استفاده از نيرنگ و حيله براي رسيدن به هدف، بي بندوباري.


هيجان مدار سالم

دعا و نيايش، تخليه احساسات (گريه كردن و بيان خشم)، گفت وگوي دروني مانند دلداري و آوردن استدلال و منطق براي خود، توجه به افكار خوب و خوشايند (مثبت انديشي)، توكل بر خداوند و اعتقاد به حكمت او (آنچه او مي داند و ما نمي دانيم)، صبر و طاقت، درد دل كردن با دوستان و آشنايان.


هيجان مدار ناسالم

اعتياد و پناه بردن به آن، بدگويي، خشونت و پرخاشگري، تخريب اموال ديگران، شكستن و پرتاب اشياء، انجام رفتارهاي ناگهاني و بعد پشيماني، درماندگي و نوميدي، دست كشيدن از تلاش و كوشش، خواب و رويا را انتخاب كردن، پناه بردن به خرافات و فال و فالگيري.

در انتها بد نيست بدانيم هنگامي كه صحبت از مقابله با استرس به ميان مي آيد هميشه اين خود ما هستيم كه مي توانيم به بهترين نحو ممكن و با استفاده از موارد مفيدي كه در بخش مربوط به مقابله هاي سالم (عملي و ذهني) عنوان شد، در جهت دور كردن يا از بين بردن استرس ها در زندگي مشتركمان، تلاش كنيم.

البته همان طور كه عنوان شد، كمك، راهنمايي و استفاده از وجود ديگران، در توفيق يافتن ما عليه استرس بسيار مؤثر خواهد بود. به خاطر بسپاريم هميشه براي مواجهه يا از بين بردن مشكلات و ناراحتي ها، قدم اول تعلق به خود ما دارد،چرا كه ما براي زندگي خود و فرد مقابلمان است كه عزم را جزم كرده و قدم اول تا قدم آخر را برمي داريم. قدم هايي كه در هر فاصله شان، ممكن است به دهها مشكل ديگر بربخوريم، مشكلاتي كه زمينه ساز انواع و اقسام فشارهاي روحي- رواني اند،فشارهايي كه براي رسيدن به اصل زندگي و شيريني هاي موجود در آن و نيز تكامل و آب ديده شدن افراد، هميشه اجتناب ناپذير بوده و خواهند بود.

elena5 آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول