سلامي دوباره
دو تكنيك برات اينجا آوردم اميدوارم به دردت بخوره البته به زبان رانشناسي ممكنه نباشه ببخشيد ديگه من اين طور صحبت كردن رو بيشتر باهاش راحتم.
گزينه اول بيماري كه سراغ ريچارد كرولي درمانگر رفت. شكايتش اين بود: نمي توانم جلو مكيدن انگشت شستم را بگيرم. كرولي گفت: چندان نگران نباش اما هر روز يك انگشت متفاوت را بمك.
بيمار سعي كرد طبق دستور او عمل كند اما هر بار دستش را به دهانش نزديك مي كرد ناچار مي شد آگاهانه انگشت آن روز را انتخاب كند. هنوز هفته تمام نشده بود كه آن عادت از بين رفت.
ريچارد كرولي مي گويد: وقتي عادتي پديد مي آيد مبارزه با آن دشوار است اما هنگامي كه همين عادت ما را مجبور كند رفتار جديدي را در پيش گيريم تصميم هاي جديد و انتخاب هاي جديدي انجام دهيم آگاه مي شويم كه اين عادت به زحمتش نمي ارزد. عزيزم براي مثال شما مي تونيد
گزينه دومي تكنيكيه كه كساني كه مراقبه انجام مي دهند به اون تمرين درد يا بي رحمي مي گن.هر بار كه فكري به ذهنت مي رسد كه مي تواند به تو آسيب برساند، حسادت ، افسوس ، درد عشق، خصومت نفرت و غيره اين كار را انجام بده : ناخن انگشت سبابه ات را چنان در ريشه انگشت شست همان دست فرو ببر كه به شدت درد بگيرد.بر درد تمركز كن، بازتاب جسماني رنجي است كه در عالم روحاني مي كشي. تنها هنگامي فشار را كم كن كه انديشه بي رحمتنه از ذهنت بيرون رفته باشد اين كار را هر چند بار كه لازم است انجام بده تا آن انديشه تركت كند هر بار تكرار درد بازگشت انديشه را به تاخير مي اندازد و اگر هر بار با تكرار افكار بحراني اين تمرين انجام گيرد انديشه منفي به تمامي ناپديد مي شود. آنها معتقدند اغلب انتقال درد روحاني به سطح جسماني براي درك پليدي حاصل از اين درد لازم است. چون عواقب انديشه هاي منفي تنها مدت ها بعد درك مي شوند اما اگر اجازه دهيم كه اين افكار به صورت جسماني تجلي يابند مي توانيم آسيب حاصل از آنها را درك كنيم و بعد مي توانيم از خود برانيمشان.
"برگرفته از كتاب مكتوب اثر پائولوكوئليو"
|