روانشناسی، روانکاوی، روانسنجی، روانپزشکی، مشاوره، مقالات و تست ها  
بازگشت   روانشناسی، روانکاوی، روانسنجی، روانپزشکی، مشاوره، مقالات و تست ها > علوم كاربردي > روانشناسی ازدواج > چرا طلاق؟؟

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
قدیمی 28-01-2011, 09:45 AM   #1
مینو
(کاربر باتجربه)
 
مینو آواتار ها
 
تاریخ عضویت: Jan 2011
نوشته ها: 107
60 رفتن يا ماندن؟




رفتن يا ماندن؟


در پي كمك بودن ، وقتي كه روابط مورد سوال قرار مي گيرد.
ديگر احساس فروان يك جانبه براي همسرمان نمانده است.بجاي اين ما درانجا مي نشينيم وزندگي زناشويي را مورد سوال قرار مي دهيم. رفتن يا ماندن- افكارما به دور خودش مي چرخد. احساسم ميگويد شايد بروم فهمم مي گويد بمان . گنجشك در دست بهتر از كبوتر برروي بام .( نقد به از نسيه است). بابهترين نيت ما شروع كرديم تا با اين همسر تا آخر زندگي با هم برويم. ما احساس تمايل به او داشتيم ، وميخواستيم هر دقيقه با او باشيم . مشتاقانه عاشق او بودم تمايل داشتم از نظر جسمي در كنار هم باشيم. ما ميخواستيم همه چيز را راجع به او بدانيم و گفتگومان بي پايان طول مي كشيد.

و امروز؟ ما خودمان سكوت مي كنيم ويا در اطراف او ازش بهانه مي گيريم . نيرومنديش ، براي ما مطلوب ديده مي شد كه به روح وروان ما ميرفت. ما براي همد يگر كم وقت مي گذاشتيم يك گفتگو خوب مي گذارد كه همسر احساس نزديکي بكند.

سوال رفتن يا ماندن ؟ بايستي من جدا بشوم ؟ شايد اغلب درآن غوطه ور شويم و هميشه خودمان را رنگ بزنيم. چه خواهد شد وقتي كه ما از او جدا بشويم. همه چيز به راحتي ميشود. اما بعد ما تنها خواهيم ماند. بايستي يك ما ه درپي يك سرپناه باشيم. انقدري پول در اختيار نداريم . قسمتي از دوستمان را از دست خواهيم داد. هيچ كس در مواقع حادثه نگران ما نميشود.
با توجه به اين تهديدات تخيلي افكار جدا شدن را قطع مي كنيم و تصميم ميگيريم ما كه بمانيم ما گنجشك را مي گيريم و حواب كبوتر را مي بينيم.
رفتن يا ماندن ؟


چگونه ميتوانيم به يك تصميم راه پيداكنيم ؟


براي خودتان توصيف كنيد كه چقدر شما تاثير گذار هستيد، چگونه زندگي شما در 10 سال آينده ديده خواهد شد. وقتي كه پهلوي همسرتان بمانيد.

چگونه تمام روزتان ديده ميشود؟
چگونه احساس ميكنيد ، وقتي كه با همسرتان هستيد؟
محيط دوستانتان چگونه ديده مي شود؟
از چه چيز شما و همسرتان لذت مي بريد؟
كدام برنامه را با همسرتان به اجرا در نياورده ايد؟
كدام برنامه اي كه براي شما مهم بوده به اجرا در نياورديد؟
بر روري چه چيز از همسرتان صرفه نظر ميكنيد؟
و اكنون شما تصور كنيد چگونه زندگي شما در 10 آينده ديده مشود وقتي كه از همسرتان جدا هستيد .
چگونه تمام روزتان ديده ميشود؟
چگونه شما خودتان را احساس مي كنيد؟
چگونه محيط دوستانتان ديده ميشود؟
شغل تان را شما تغيير خواهيد داد ؟
كجا شما مي خواهيد زندگي كنيد؟
كدام چيز جالب و فعاليت را به انجام رسانيد كه تا كنون همسرتان ازآن صرفه نظر مي كرده؟
مبارزه بخاطر زناشويي مي كنيد
يك نمودار رسم كنيد و خودتان ليست برداريد چگونه زندگي مورد علاقه من ديده خواهد شد؟
چه چيز را به انجام برسانم؟ از چه چيزي صرفه نظر بكنم و چه چيز را بدونه قيد شرط لازم دارم؟
با همسرتان راجع به آرزوي خودتان و همسرتان صحبت كنيد .احتمالا\" او آرزوي شما را نمي شناسد،يا نمي داند چگونه بايستي به انجام برساند.
يك خواننده زن مي نويسد


ميل دارم بروم اما نمي توانم !


من و شوهرم همديگر را مدت 20 سال مي شناسيم . ما بيشتر اوقات از هم جدا مي شديم قبل از اينكه تصميم بگيريم با هم بمانيم و فرزند بياوريم . مدت 9 سال با هم ازدواج كرديم و 3 فرزند داريم . و هردومان شاغل هستيم ، مشكل من اين است كه مدت زيادي اين احساس را دارم او را دوست ندارم و همسرم برايم غريبه شده است من خوشحال هستم وقتي كه او نيست ، شوخي كردن اورا دوست ندارم مدت چند سالي است كه علاقه به همخوابي ندارم. ما با هم راجع آن هم صحبت كرديم .

مدت يكسال است كه مي خواهيم زندگي مان را تصحيح كنيم. و بيشتربا هم اقدام مي كنيم او خيلي هوشيار شده و غيره... ميتواند خوب شود ، من اما بيشتر از درون امتناع مي كنم. توجه به خواسته فرزندان من ميمانم . من احساس به بن بست رسيدن ميكنم ، اين معمولي است ؟ آيا يك اميدواري براي من وجود دارد كه من برگرددم به زندگي معمولي زناشويي ؟ اگر فرزندان من نبودند من رفته بودم . من نميخواهم شما را ناراحت كنم . ميتوانيد مرا مشاوره كنيد؟


من به او جواب دادم


براي خيلي از انسانها ، خانمها در درجه اول فرزندان يك پايه و اساس هستند. كه در زندگي زناشويي بمانند آنها خودشان دركودكي تجربه كردند. كه خانوادشان جدا شدند و مي خواهند به راحتي از اين رنج پرهيز كنند. شما از اين سوال رنج مي برند : از چه زماني من حق دارم خودم را از همسرم جدا كنم ؟ جواب دادن به اين سوال خيلي سخت است در نهايت هركس مقياس خودش را دارد چه چيزرا شما از زناشويي انتظار داريد و چه وقت زناشويي براي شما ارزش ندارد. يك علتش ميتواند اين باشد كه شما و همسرتان بيشتر اوقات ازهم جدا مي شديد شما با بخشيدن زحمت مي كشيديد احساس عاشقانه تان را دوباره در جريان بيا ندازيد. و يك مطلب ديگر كه سالهاي زيادي رابطه جنسي نداشتيد و بيشتر در مقابل تماس امتناع مي كرديد.

انسانهايي وجود دارد كه خودشان تصميم مي گيرند بعنوان دوست با هم زندگي كنند با يك هدف. براي مثال فرزند بزرگ كنند و به انجام برسانند. براي اين شكل خيلي مهم است كه هر دو همسر مرتب راضي باشند، و هر دو بايستي آمده باشند كه زندگي زناشويي ايدال را گاهش بدهند. و خوشحال باشند براي ارزشي مانند اعتماد ، امنيت .

در اين لحظه شما خودتان يك الترناتيو بد تشخيص ميدهيد. شما بخاطرفرزندان در زندگي زناشويي مي مانيد و براي خودتان قضاوت مي كنيد كه بمانيد سپس نبايد خودتان را تحت فشار قرار بدهيد بايستي احساس عشق بكنيد نگاهتان را برگردانيد و به همسرتان مثبت نگاه كنيد. آيا چيزي وجود دارد كه همسرتان را مورد انتقاد قرار بدهيد سپس بايستي روي آن كار كنيد . از او عذر خواهي كنيد وقتي مي خواهيد برويد فرزندان شما ياد مي گيرند كه چطورغلبه برجدايي كنند.

مینو آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
پاسخ

برچسب ها
جدایی, روان شناسی, روانشناسی, روانشناسی ازدواج, طلاق


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code هست فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
کد HTML غیر فعال است

انتخاب سریع یک انجمن

War Dreams    Super Perfect Body    Scary Nature    Lovers School    Winner Trick    Hi Psychology    Lose Addiction    Survival Acts    The East Travel    Near Future Tech    How Cook Food    Wonderful Search    Discommend

Book Forever    Electronic 1    Science Doors    The Perfect Offers    Trip Roads    Travel Trip Time    Best Games Of    Shop Instrument    Allowedly


All times are GMT. The time now is 12:55 PM.


کپی رایت © 1388 . کلیه حقوق برای وبگاه حرف روز محفوظ است