روانشناسی، روانکاوی، روانسنجی، روانپزشکی، مشاوره، مقالات و تست ها  
بازگشت   روانشناسی، روانکاوی، روانسنجی، روانپزشکی، مشاوره، مقالات و تست ها > علوم كاربردي > روانشناسي كودك > احساسات کودکان

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
قدیمی 05-02-2011, 09:13 AM   #1
Blue
(کاربر باتجربه)
 
Blue آواتار ها
 
تاریخ عضویت: Jan 2011
نوشته ها: 139
Minzdr چگونه كودكان مردن و غمگيني را تجربه ميكنند ؟




چگونه كودكان مردن و غمگيني را تجربه ميكنند ؟


هميشه والدين و معلمان و مديران \"زن و مرد\" معتقد هستند كه هنوزكودكان خيلي جوان هستند كه معني مردن را درك بكنند. آنها مي خواهند خودشان را در مقابل حقيقت مردن حفاظت بكنند ، چرا كه كودكان اين حقيقت آگاهي را بيشتر از بزرگسالان قبول مي كنند. آنها نسبت به سن و سال خودشان تصور و درك از مردن و زندگي را دارند. بزرگسالان براي اينكه به كودكان بتوانند اين مطلب را بفهمانند در ابتدا بايستي پيش خودشان حلاجي كنند وخيلي مهم است كه توجه داشته باشند كه مردن براي طبقات سني متفاوت معني خاص خودش را دارد زيرا همه ي كودكان در يك سن و سال ممكن است كه در وضعيت رشدي يكسان نباشند.


كودكان در آغاز شروع سن پنج سالگي

افكار مردن خيلي زود بروز مي كند بعنوان اساسي شما اين بروز بزرگ را در رشد كلي كودك از رونداجتماعي و پيدايش شريعت رابطه ي انسان با خداوند را دركودك حس مي كنيد.

درابتداي سال زندگي رشد كودك با چند تصوري شروع ميشود درك \" زنده بودن و نبودن\" او توجه مي كند به گياهان مرده و حيوانات و سعي ميكند آن را با انجام دادن مانند خوابيدن ، جدايي، و اشتباه با عادت هايش مانند( پستانك ) يا مقداري مهمتر مانند (تغذيه) متفق بكند. علاقه نسبت به روند تغيير زنده بودن و نبودن اغلب خيلي شديد است . بطورآهسته و اغلب خيلي ناگهاني بي علاقه ميشود. حالا يا اينكه شخصا\" كودك ترس دارد و يا اينكه احساس نامطلوب ونا خوشايندي در اجتماع اطرافش حس كرده است. درنزد كودكان تصور در مورد مردن و زنده بودن را نمي توان جدا كرد.

Jean PIAGET – يك نماينده اصلي در روانشناسي رشد ، راجع آن يكسري آزمايشات گسترده اي را انجام داده است. با كدام تصوري كودكان مفهم زنده بودن را مربوط مي كنند. او نتيجه را به چهار مرحله تقسيم كرد و اين را دريافت كه در اولين مرحله (حدود بين سن سه سالگي و شش سالگي ). همه بيشتر تفكر و تعمق زنده بودن را ميكنند. كسي كه براي همه چيز به شكل فعال و مفيد است. و اين افكار كه در پشت چيزي پنهان شده است به جز خداوند نمي تواند باشد. كه تمام چيزهاي موجود را براي يك هدف معيني آفريده است. اين توانايي در موضوع فيزيگي تغير داده شده است. كدام معيار براي زنده بودن را كودك تشخيص مي دهد. براي مثال ( يك شمع تازماني كه روشنايي دارد پس زنده است).

در دومين مرحله ( حدود سني بين شش و هشت سالگي). زنده بودن فقط توسط حركت توصيف مي كنند. و هميشه هم برايشان قابل قبول است كه قسمتي اين عمل به خودي خود انجام مي شود. براي مثال (دريا هميشه زنده نيست در بعضي اوقات امواج دارد ودر بعضي اوقات هم اصلا ندارد.)

در سومين مرحله ( حدود سني هشت و دوازده سالگي).ميتواند بين خودش و حركتش تشخيص بدهد همه چيزهايي كه مانند خودش حركت هيجاني ندارد . براي مثال( حشرات، خورشيد و ماه) بعنوان زنده عنوان ميشود.
در چارمين و آخرين مرحله ( حدود از دوازده سالگي). فقط هنوز گياهان و حيوانات و انسا نات زنده هستند.

براي اغلب كودكان زيرپنج سال مردن اعتبار ندارد ، آنها مردن را با خواب مقايسه مي كنند. كه از آن دوباره بيدار ميشويم ويا با مسافرت كه از آن دوباره برمي گرديم . براي مثال Jasmin كوچولو او بطور خشمناكي مظرب بود ، زماني كه مادرش براي جشن تولد او مهمانها را شمارش ميكرد نا م دوست قد يمي اش Lukas را نام نبرده و Jasmin توضيح ميدهد شايد در جشن تولد چهارمين سالش او دوباره از آسمان بيايد ، چونكه مردن مدت زيادي نمي تواند طول بكشد.

براي كودك وقتي كه پدر يا مادر به سر كار ميروند براي او مي تواند مانند مردن باشد. مطابقت دادن ناآگاه هانه بين مرگ و جدايي هميشه احساس نا خوشايندي ايجاد مي كند. براي كودكان كوچك مرك قبل از همه به معني هيجان و محرميت يا كمبود از چيزهاي مهم . آنها ترس بسيار بزرگي كه دارند اين است از والد ينشان ترك بشوند. اين ترس از دادن با سن يك سالگي تا هفت و هشت سالگي مي تواند ادامه داشته باشد. بعد يك حادثه تصادف در خانواده ويا در محيط دوستان كودكان خودشان را به والدينشان مي چسبانند. و نمي خواهند ديگر تنها بمانند. آنها از اين ترس دارند زماني كه از والدينشان جدا بشوند همينطور با والدينشان مي تواند برخورد بكند. تصور زمان براي كودكان در اين سنين خيلي محدود است

آنها درك نمي كنند كه مرك بازنگشتني و اين اثر طبيعي كوتا مدت نيست .
ساندرا كوچولو با سه سال سن بعد از مرك پدربزرگش اينگونه گفته است : پدربزرگ الان مرده است ؟ او چه وقت دوباره مي آيد؟ مادرش جواب مي دهد پدر بزرگت تازه مرده است و او ديگر نمي آيد . اين خيلي مشكل است كه براي كودك بتوانيم توضيح بدهيم مردن و زنده بودن باهم تعويض نمي شود براي اينكه تصورش منحرف نشود زنده بودن را بطور ديگري بيان مي كنند. براي كودك اينطور توضيح مي دهند كه پدر بزگ تو در آسمان پهلوي فرشته ها زندگي مي كند. ويا در تلويزيون شخص كمدي را مي بيند كه صدها بار قطع مي شود و در يك ثانيه دوباره مانند قبل ديده مي شود. بعلاوه براي او مشكل است كه اين را بفهمد كه مردن برنگشتني است.

درك كردن از مردن تقريبا\" با سن چهار سالگي شروع ميشود. بله در سن چهار پنج سالگي كودك تنها مرك را بيشتر در چيزهايي كه طور ديگري اتفاق مي افتد و هيجاني ندارد. مردن حيوانات كوچك مانند مورچها و حشرات. بازي مردن با همسن خودشان و يا اجتناب ازكشتن چيز بي ارزشي در اين طبقه سني يافت مي شود.


كودكان در سن بعد از پنج سالگي


يك تصور واقعي از مردن در ابتدا از سن مدرسه رشد مي كند. در اين مرحله از رشد كودك مردن را با شور و هيجان شروع و مربوط مي كند. به اين معني كه او شرايط را احساس ميكند و هم اينكه همدردي مي كند. در اين سن كودكان ياد مي گيرند به تدريج و با قاطعيت مردن را قبول بكنند. آنها براين باوند كه بااين وجود با آنها برخورد نميشود. براي آنها هنوز روشن نشده است كه مردن براي هر بنده خدايي اتفاق مي افتد. و براي خود اين امكان را ميدهند كه از مردن دريع بكنند. قسمت از كودكان در اين سن اينگونه تجسم ميكنند شخصي كه ميمرد ديگر مرده است . حالا يا او فرشته شبيه انسان ظاهر ميشود ودر آسمان زندگي مي كند ويا بجاي اسكلت شريك شيطان است. ديده شده كه اين موجود زنده را مي توان نامرئي كرد. اثر پا بجا گذاشتند .
يك كودك پنج ساله خيلي سخت مي تواند تصور بكند كه قبلا\" وجود نداشته و بعدا\" هم يكبار بيشتر نيست. چونكه كودكان در اين سن افكارشان در زمان حال است.

كودكان با حدود شش سال سن علاقه دارند كه بدانند بعد از اينكه شخصي فوت كرد چه ميشود . قسمتي از آنها تصور صحيحي دارند ( مرده را در تابوت قرار مي دهند و مي گذارند در زير خاك : آنها ديگر نمي توانند تنفس بكنند و چشمانشان بسته است ). ولي اين خيلي كم به هيجان مربوط مي شود. كودكان مي دانند كه در كنار پيرها علتهاي مرك ديگري هم وجود دارد ، مانند بيماري ويا تصادف .

در سن هفت سالگي احساس زمان متفاوت است. حادثه ها و وابستگي زماني و دورهم بودن با آگاهي مشاهده ميشود. و حدس اينكه شخصا\" يك بار با مرك برخورد بكند. از چيزهايي كه با مرك شرع ميشود صرفه نظر مي كنند مانند قبرستان ، قبر، تابوت و به خاك سپاري برايشان خيلي جالب است.

كودكان
هشت ساله قسمت بزرگي از نشانه ها را مي شناسند. كه تمام انسانها خودشان گرفتار هستند و يكبار هم بايستي بميرند. آنها علاقه زيادي نشان مي دهند كه بعد از مرك جه پيش مي آيد.

من اين را تصور مي كنم زماني كه مردم در تابوت قرار مي گيرم كه كاملا\" تاريك است ايا من در يك تابوت ديگري قرار مي گيرم ويا زير تابوت من خاك است . چه كاري والدين من انجام ميدهند ويا مادر بزرگ من چه خواهد انجام داد . براي چه مدتي آنها غمگين خواهند شد .اين را Andrea K هشت ساله گفته .

معمولا\" كودكان از سن هشت سالگي مي دانند كه بدن شخص فوت شده تجزيه مي شود ، براي اشخاصي كه وابستگي به مذهب ندارند اين افكار براي آنها غير قابل قبول است، شروع زندگي پس از مرك را باوربكنند. اين تصور ثابت مي ماند وتا سن 14ت13 سالگي و بعد ازاينكه وابستگي مذهبي پيدا كردند دوباره از بين ميرود.

كودك مقداري از جدايي روح وجسم شنيده است و شروع به جدايي آنها مي كند.

من در ابتدا در تختخواب درمنزل قرار مي گيرم و بعد در تختخواب بيرون ، شايد در زمستان است و هواهم خيلي سرد سپس من يخ نمي زنم ، چونكه تابوت يك در سفيد و گلفتي دارد در تابوت فكر كنم مادر بزرگ و پدربزرگم منتظره خداي مهربان باشند چونكه خيلي كارها بايد با انسانهاي ديگر بكند ،چونكه او روح ها را مي شمارد. Andreas 9 ساله

بعداز نه سالگي كودكان در يك قاعده مرك را بعنوان پديده طبيعي قبول مي كنند . آنها اين مطلب را بتدريج تشخيص مي دهند كه مردن به تمام بندگان خدا مربوط ميشود و اجتنا ب نا پذير است. و همچنين اين را درك ميكنند كه خودشان هم يك روزي خواهند مرد. مرك زماني بروز مي كند زماني كه عمل اندامهاي از كار به افتند. زماني كه تو نبض و دماي بدن نداري ديگر نمي تواني تنفس بكني.

كودكان از طبقه وسط و بالاي اجتماع بيشتر مرك را از پي آمد پيري و بيماري تجربه مي كنند. در دنياي تصور كودكان از خانواده هاي آشفته زير طبقه اجتماعي مرك بيشتر پيامد از زورگويي ، تصادفات و خودكشي ثا بت شده است.

مردن بعنوان آخر زندگي براي بعضي از كودكان در اين طبقه سني است .
يك نوجوان در اين سن مينويسد،مردن چيست ؟ اينطور من فكر مي كنم كه يك قسمتي از زندگي است. مانند مدرسه ، زندگي قسمتهاي زيادي دارد فقط يك قسمت از آن خاكي است . درست مانند مدرسه است زماني كه بخواهيم به يك كلاس ديگري برويم. مردن به اين معني است كه يك زندگي تازه ا ي را شروع بكنيم. هركسي بايستي يكبار بميرد ، اما روح ها همينطور مي مانند .

بطور كل افكار كودكان در اين مرحله از رشد در كل نسبت به مردن خيلي فاصله دارد. بعلاوه آنها قبلا\" با فوت يكي از فاميل و محيط دوستان مواجه شده اند.

علاقه در سن بين نه و يازده سالگي نسبت به مرك بي اهميت مي شود . ودر سن بلوغ دوباره شدت پيدا ميكند.


غمگيني در كودكان و نوجوانان

غمگيني كار سختي است براي جسم و روح ، براي كودكان و نوجوانان هم مانند بزرگسالان ميباشد.

غمگيني فقط مربوط به مرك نمي شود تقريبا\" بايستي ما روزانه از بعضي چيزها خداحافظي بكنيم ، ما بايستي از سينه مادر، از دست دادن حيواني كه نسبت به او علاقه شديد داشتيم. از مدرسه ، از محل كار از منزل . اززيبايي جواني ، يا از بزرگسالان كودكان ، كه منزل را ترك مي كنند. تمام اين حادثه ها بايستي ساخته شود تا ما بتوانيم نسبت به آن غمگين بشويم.
دوتا از شرايط موجود زير همزمان بروز مي كند در چنين وعضيتي كمك رساندن ضروري است ، كه روانشناس كودك را تحت حمايت قرار بدهد.

1. در نزد مرك والدين / يك قسمت ازوالدين كود كمتر از چهار سال
2. در عوض كردن منزل
3. گرفتاري مالي
4. غمگيني بعلت وارد شدن مسيبت به يكي از والدين در قيد حياط
5. از دست دادن خلق وخوي خوب براثر فوت يكي از والدين
6. وارد شدن ضربه روحي زياد به والدين در قيد حياط
7. مرك بطور ناگهاني و غيره منتظره
8. بيمار كه مركش به مدت بيش از شش مه طول بكشد
9. دختري كه مادرش در تولد كودكي به علت سرطان رحم و سينه مرده است
چگونه كودكان از غمگيني رهايي مي يابند اين فقط مربوط به شخص خودشان نيست بلكه قبل از همه به محيط اطراف والدين ربط دارد ، رفتار آنها در روح لطيف كودكان قرار مي گيرد و اثرات منفي بعدها برروري زندگي بزرگسالي مي تواند بگذارد. تمام اينها بطور آسيب پذيري درابتدا بعد از چند سال بروز مي كند. براي مثال با امتناع كردن در زندگي زناشويي مي تواند نشان بدهد.
زماني كه يك انسان ميميرد بايستي كودك هم اظهار هم دردي و غمگيني اش را با وابستگان تقسيم بكند .
كودكان غمگيني را بهتر تحمل مي كنند .

Blue آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
پاسخ

برچسب ها
کودک, کودکان, روان شناسی, روانشناسی کودک, روانشناسیب


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code هست فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
کد HTML غیر فعال است

انتخاب سریع یک انجمن

War Dreams    Super Perfect Body    Scary Nature    Lovers School    Winner Trick    Hi Psychology    Lose Addiction    Survival Acts    The East Travel    Near Future Tech    How Cook Food    Wonderful Search    Discommend

Book Forever    Electronic 1    Science Doors    The Perfect Offers    Trip Roads    Travel Trip Time    Best Games Of    Shop Instrument    Allowedly


All times are GMT. The time now is 12:55 PM.


کپی رایت © 1388 . کلیه حقوق برای وبگاه حرف روز محفوظ است