قدیمی 17-02-2011, 09:07 AM   #1
فرهاد
(کاربر باتجربه)
 
فرهاد آواتار ها
 
تاریخ عضویت: Jan 2011
نوشته ها: 104
Sigh ترس از گفتار چه مي باشد؟




ترس از گفتار چه مي باشد؟


ترس از گفتار و همچنين ترس از صحبت كردن . يا logophobie نام گذاري شده است – وبه ترس از اجتماع تعلق دارد. وقتي كه شما تا كنون فكر مي كرديد . اين مشكل را خواهيد داشت سپس خودتان را اشتباهي نيرومند مي دانستيد. اين ترس اصلا\" بندرت نيست .حدود40% درصد تما م انسانها اين ترس و يا حتي وحشت شديد را دارند. كه جلوي يك گروهي صحبت كنند.

ترس ازآشكار حرف زدن مي تواند در خيلي از روابط بروز كند. حالا اين نبايستي يك سخن بزرگ در جلوي صدها نفر انسان يا ورود در تلويزيون باشد . بعضي وقتها در جشنهاي خانوادگي يا صحبت با دوستان. در محل كار در كنفرانس يا جلسه هم مشكل مي شود . در جلسه شبانه مدرسه وجلسه صنفي بدين صورت ميتواند يك مبارزه طلبي باشد. همچنين سخنراني علمي در مدرسه ويا دانشكاه هم اغلب در موضوع ترس باشد.

ترس از گفتار صدمه ميرساند ، زيرا او راه ارتباط مارا قطع مي كند. ما وحشت ازترس داريم كه مارا رسوا ويا مورد تمسخر قرار بدهند. ما ترس حيواني داريم كه نتوا نيم درست وحسابي صحبت را تمام بيان كنيم ما لغتي پيدا نمي كنيم ما نامفهوم و بريده بريده و با لكنت صحبت مي كنيم و ديگر نمي خواهيم بدانيم چه چيز ميخواهيم بگوييم. با وجودي كه شركت كرديم و ميخواهيم بگوييم كه اينطوري هم نيست ما احمق و بدون اطلاع نيستيم.

چيزي كه مي خواهيم نطق و ترس از اين داريم كه روسوا شويم. براي ما خيلي مشكل و غير ممكن ميشود كه آگاهي مان را به آقا و يا خانم ارائه بدهيم. ما از درك مان اينطور مي دانيم كه در يك جريان خطرمرك نيستيم بااين وجود ما تصورمي كنيم و انجام مي دهيم گويي كه زندگي ما به اين نطق وابسته است. ما اين احساس را داريم اگر صحبت بكنيم جان و چيزهاي ديگر زندگي مان رو به خطر مي رود.

اين نشانه ترس از گفتار است : او نا مناسب و اغراق آميز از ترس است ، جلوي ديگران صحبت بكنيد . اين هيجان شديد نيست بلكه يك وحشت خاص است.

براساس اين آشفتگي از ترس ما روزها و يا هفته ها رنج ميبريم و در سخنراني هم ما را تا حد مرگ آزار ميدهد. هرزماني كه سخنراني انجام ميشود ما اجتناب ميكنيم ما پي ضرر كار را هم به جان خريديم. وقتي كه به ما فشار بياورد ما از آن متنفر مي شويم و اينگونه متنفر از ترس هستيم و فقط يك بد بياري بزرك از چيزي داريم كه ديگران هم مي توانند چنين داشته باشند.
چگونه بين ترس از گفتار وهيجان شديد تشخيص داده ميشود؟

در مقايسه ترس از گفتار مانند اين است كه يك سرايت بيماري گريپ سخت كه ما را مثل تيرخوردن از پاي در مي آورد ، هيجان شديد يك نوع سرماخوردگي سطحي ميبا شد كه قابل تحمل است. پيش هيجان شديد ما احساس عصبا نيت سطحي و نا آرامي مي كنيم . يك واكنش دروني ، هيجان زده ، در شكم پروانه داشتن و داشتن شايد دستهاي خيس و سرد.

درحالي كه ترس از گفتار راه ارتباط ما را كاملا\" قطع مي كند و صدمه ميرساند. هيجان شديد ولي كاملا\" كمك رسان است. او تمركز و فكر ما را بهتر مي كند. او يك برخورد با Adernalin كه فعال و تحريك كننده است و به ما كمك ميكند. و بما بهترينها را ميدهد.در هيجان شديد انرژي مثبت است كه ما مي توانيم از آن استفاده كنيم. هيجان شديد مفيد است.


از چه چيزي انسانها هراس ترس از گفتار دارند ؟

زماني كه ما گفتارمان را نگهداريم ،سپس چشهايمان و گوشهايمان در جهتي قرار ميگيرند. وما كاملا\" جلوي امتحان مي ايستيم. و سوال به اينصورت است : پيروزي يا شكست . در اين ميان براي ما يك چيز وجود دارد درك ، كه ما ترس داريم براي اينكه درهمه ي اتفاقات احساس خطر ميكنيم. كه ما نعه از پيروزي ما خواهد شد ، و ما مورد انتقاد قرار خواهيم گرفت.

از عهده اش بر نيامدن – ما را مسخره كنند – هيچ صدايي بيرون نيايد – تاريكي ناگهاني در صحنه سخنراني داشتن – به ما نقطه ضعف دادن - مسخره شدن - ما را رسوا كنند. بعنوان يك عكس العمل ضعيف نشان مي دهد . ريزش عرق – لرزيدن- لكنت زبان – ويا سرخ شدن چهره بطور خلاصه ما در خطر و قدر نبودن و امتناع خواهيم رفت. ما ترس و وحشت در مقابل امتناع و انتقاد داريم. ترس از اين داريم كه نتوانيم انتظارات شنوندگان را برآورده كنيم.


چگونه ترس از گفتار بوجود مي آيد؟

ترس از گفتار آموخته ورابطه نزديك با تجربيات تخيلي درگذشته دارد ، اكثردر زمان جواني . بدين صورت تمام انسانها انجام مي دهند. آنهايي كه از ترس گفتار رنج مي كشند. در جوانيشان ويا بطور مكرراز تجربه اشان. جلوي كلاس در سخنراني رسوا شوند و خودشان را تنها و عاجز احساس كنند. اين احساس درد آور است . كه در ما نفوذ دارد. وقتي كه ما بزرگ هستيم تا حدي جوانان آسيب ديده و دختران آسيب ديده را تحمل مي كنيم .

در كنار چنين تجربيات تخيلي در زمان دوران مدرسه عوامل موجود ترس از گفتارترجيح مي دهيم ،حق زيادي به خودمان ميدهيم . ما از خود ما ن مي خواهيم شايد همه چيز را بايستي كامل انجام بدهيم. ما اجازه اشتباه كردن را نداريم. با ادعامان ترس بالا مي رود كه اشتباه كنيم و مارا رسوا و مورد انتقاد قرار بدهند. يك مبتلا يكبار گفت : بخاطر مقدار انتظارات زياد از خودم ، بدين خاطر ترس زياد دارم كه اشتباه بكنم.

كوشش در حد كامل، اكثر بيانگر از دست دادن مقدار احساس كم به ارزش خودمان است. مقدار احساس كم به ارزش خودمان باعث ميشود كه ما بيشتر فكر بكنيم . ولي شرايط عادي نمي باشد . يعني اينكه ما ترس از امتناع و انتقاد داريم. يك روش ديگركه با ترس و انتقاد ميشود برخورد كنيم اين است كه كوشش درحد كامل براي مسلط شدن بكنيم . وقتي من خودم بطور كامل انجام بدهم و نشانه ضعف نشان ندهم كسي هم نمي تواند از من انتقاد بكند.

كمبود احساس ارزشي منجر به احتياج شديد شده و در پي آن منجر به شناخت يك ترس بزرگ از امتناع ميشود. كه ما ازخودمان مي خواهيم. همه چيز را بايستي بطور كامل انجام بدهيم.وقتي كه ما باور داريم به تشخيص دادن ديگران وابسته هستيم و اجازه نداريم اشتباه بكنيم. سپس جلوي گفتار را توسط افكار زياد و شايدغير واقعي مسدود ميكنيم.اينطور بنظر ميرسد. من بايستي بدون هيچ قيد وشرطي ازعهده اش برآيم – من بايستي با زيركي و جذاب انجام بدهم.- من بايستي شنوندگان را متقاعد بكنم – من بايستي روان صحبت بكنم ومقداري جذاب بيان كنم و متفكر باشم. – من اجازه ندارم به هيچ عنوان به لرزم ، سرخ ، لكنت زبان بگيرم و عصبي شوم - من به هيچ عنوان اجازه ندارم نشان بدهم ، كه من متزلزل و مضطرب هستم.

ما از خودمان چيزي نمي خواهيم بلكه مقداري از شنونده گانمان : شنونده گان اجازه ندارند مرا امتناع كنند.- تماشا گران بايستي مرا دوستانه بدانند. شنونده گان بايستي چيز مثبتي با خود به منزل ببرند. دراينجا افكار غلط و تصورات بد اينطور مشاهده ميشود.حتما\" صدايي از من بيرون نمي آيد.
من از مطلب پرت ميشوم – من ضايع مي شوم – من قرمز ميشوم . ديگران متزلزل شدن مرا متوجه ميشوند و راجع آن مي خندند. ديگران مرا مورد تمسخر قرار مي دهند. براي ناتواني و امتناع بايستي مقاومت بكنم و همچنين براي در ماندگي مان .





با توجه به چنين افكار و منظره مصيبت زا حيرت نمي كند. وقتي ما از سخنراني وحشت بكنيم .مگرنه؟ اين چنين افكاري حيرت آور نيست ،وقتي كه اعتماد به نفس ما ديگراز بين برود ، اين هم حيرت آور نيست مگرنه؟
چگونه ترس از گفتار در يك تراپي معالجه مي شود؟
چنانچه مي خواهيد بر ترس از گفتارغلبه كنيد. سپس به اين معنا ست كه درعلت بوجود آمدن ترس از گفتارتان تلاش كنيد- يعني چگونه پديد آمدن ترس درافكارتان.

براي آن يك روش بهتري اختصاص داده شده است درك كردن رفتار تراپي ميباشد.تمام روشها يك هدف دارند. كه شما را از ترس و امتنا ع مورد برسي و انتقاد قرارميدهد. گاهش بدهند. اعتماد بنفس شما را از نو ميسازند.
با سنگهاي بناي تراپي متفاوت ميشود به اين هدف دست يافت. درقسمت اول آن كنترل كردن افكار است. در اينجا ياد ميگيريد و ميشناسيد وابستگي بين افكار و احساستان را ، چگونه ترسناك بودن افكار وضربه روحي بر روي ترس شما اثر مي گذارد. در اينجا شما ياد مي گيريد صحبتهاي منفي براي مثال ، شما جلوي گفتار را سد و فلج خواهيد كرد و من اجازه ندارم خودم را جلوي شما روسوا بكنم.

از طريق باخود صحبت كردن آن را جانشين بكنيد. دراين حدي كه شما ياد ميگيريد. افكارتان را آزاد و كنترل بكنيد و از طريق كمك رساندن، افكارتان را تعويض كنيد. در اين حد ميتوانيد منتظره يك گفتار موثر باشيد. و همچنين در برداشت شخصي خودتان ، كارايي خودتان وعكس العمل ديگرانِ مورد آزمايش قرار مي گيرد. شما ياد مي گيريد ، براي مثال ادعا هاي زياد كه براي خودتان داريد و تلاشي كه براي آن كرديد گاهش بدهيد.

شايد پزشك معالج شما را تنها به رفتار آزمايشي تحريك كند ، كه درآن دانستن انتظارتان را امتحان كنيد. براي مثال توجه كنيد به عكس العمل شنونده گان و يا عكس العمل خودتان . احتمالا\" او به شما نوارويدئو نشان خواهد داد. كه اين امكان را به شما بدهد خودتان به بيرون توجه كنيد وعيبهاي خودتان را برطرف بكنيد.

تا كنون احتمالا\" اينطور بوده ، كه شما خودتان قسمتهاي اول تمام گفتار را بطوربد تصورمي كرديد كه چگونه مانند يك آدم ساده لوح جلوي شنونده گان به ايستيد، لكنت زبان يا اصلا\" صدايي بيرون نمي آيد. قطع شدن موقت وغيره ...

درتمرين رواني شما مخا لف آن انجام مي دهيد . بدين معني كه شما تصور ميكنيد. چگونه گفتار شما موفق آميز است. شما از نيروي فكر براي رابطه گفتاراستفاده ميكنيد.

وقتي كه شما خودتان افكار و ضربه روحي را با سعي وگوشش بدست مي آوريد سپس اعتبار براي شما دارد . شما خودتان با آگاهي شرايط گفتار را مقايسه و تمرين كنيد. ميتواند در شروع اين نقش را بازي كنيد. بعدا\" اما در واقع شرايط رفتارروخ ميدهد. دراينجا از رفتار اعتمادتان صرف نظر مي كنيد ريسك ميكنيد. اين كامل نمي باشد مورد تمسخر قرار بگيريد وغيره..
بيشتر لحظه ها اينطور است كه شما خودتان به راه تان اعتماد نداريد .شما اعتماد نداريد و به گفتارتان توجه نميكنيد. شما خودتان راعاجز و بي ارزش مي بينيد.

درتراپي ياد ميگيريد شما براي مثال خوب گفتار كنيد . گفتار كوتاه بسازيد. شما بر روي بها دادن به افكار وارزش احساستان كار ميكنيد بجاي افكار ناپسند. به اين معني براي مثال ، شما بيشتر خودتان را قبول ميكنيد.
يك سنگ بناي ديگر اين است كه تراپي ترس از گفتار بازانديشي يك تجربه ضربه روحي در جوانان است. وقتي كه در جواني يك حادثه ضربه روحي در سخنراني داشتند. سپس اين شرايط وحشتناك دوباره امروز صورت مي گيرد . اگر شما به يك سخنراني توجه كنيد دوباره متزلزل بودن خودتان را احساس مي كنيد. عاجزبودنتان و شرم حيا يتان. هدف اين است كه دسترسي پيداكنيد و شرايط را خنثي و بعنوان گذشته ببينيد. همينطورغلبه كردن بر گفتار از ترس خيلي كمك -رسا ن است . ياد گرفتن يك رفتارتمدد اعصاب و يا يك تكنيك تنفس .

همچنين بعد از يك تراپي هنوز شما هيجان وترس داريد ، اين معمولي است چيزي كه شما در تراپي ياد مي گيريد . وحشت و ترس از حرف زدن و با ترس احساس فلجي و عكس العمل بدن به هم متحد ميشوند.

فرهاد آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
پاسخ

برچسب ها
نحوه برقراری ارتباط, گفتار, ارتباط, ترس, روان شناسی, روانشناسی, روانشناسی اجتماعی


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code هست فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
کد HTML غیر فعال است

انتخاب سریع یک انجمن

War Dreams    Super Perfect Body    Scary Nature    Lovers School    Winner Trick    Hi Psychology    Lose Addiction    Survival Acts    The East Travel    Near Future Tech    How Cook Food    Wonderful Search    Discommend

Book Forever    Electronic 1    Science Doors    The Perfect Offers    Trip Roads    Travel Trip Time    Best Games Of    Shop Instrument    Allowedly


All times are GMT. The time now is 12:55 PM.


کپی رایت © 1388 . کلیه حقوق برای وبگاه حرف روز محفوظ است