عذاب وجدان عذابم میده

[nr88]

پسری هستم ۲۴ ساله. دوستی دارم(پسر) که ۱۰ ساله دوست خیلی‌ صمیمی‌ هستیم. لحظه به لحظمون با هم گذاشته و الان تو یه خونه دانشجویی همخونه هستیم. جدای صمیمیتمون من چند ماه پیش لطفی‌ در حقش کردم که آدم برادرش هم در حقش نمی‌کنه. ولی‌ چندی بعد از اون، دوستم با دختری که من ازش خوشم میومد ولی‌ جرات نکرده بودم که بهش پیشنهاد بدم، به طور تصادفی دوست شد. اوایل غرورم اجازه نداد که حسادتم را بهش اطراف کنم. ولی‌ بعد از مدتی‌ بهش گفتم و خواستم که رعایت کنه. ولی‌ از اونجایی که همهٔ مکان‌ها و دوستامون مشترک بودن، همش روبرو میشودیم. واقعا عذابم میداد. هم حسادت به دوس شدنش هم احساس اینکه رفیقام رو به نویی‌ از دست دادم و همهٔ وقتشو با اون دختر میگذرونه. در حدی که روزی که دختر رو مهمون آورد خونمون فشار خوام رفت بالا و دوستم منو بردن بیمارستان ( سابقه فشار خون ادشتم قبلان). دوستم متوجّه بود ولی‌ چون اولین دست دخترش بود نمی‌خواست به هیچ نحوی از دست بده. تا اینکه یه روز که سر یه موضوع دیگه دعوامون آشد و من در ادامش که اینرو با دختر دیدم، به دروغ‌ چیزیی‌ در مورد دوستم به دختر گفتم و در ادامه یون چن بر دعوا کردن و رابطشون تموم شد. الان که فکر می‌کنم انر من یون عدم نبودم. دوستم افسرده شده و رفاقت ۱۰ سالم هم در حل اتمام. نمیدونم چی‌ بگم واقعا. احتمال دوست شدنشون صفر هستش ولی‌ من باید روحیه دوستمو خوب کنم و خودمو بهش ببخشونم. لطفا کمکم کنین، نمیدونم چیکار کنم. چی‌ بگم بهش.