02-01-2011, 03:46 PM | #1 |
(کاربر طلایی)
تاریخ عضویت: Jan 2011
نوشته ها: 972
|
پراگماتیسم روشی در فلسفه مدرن
پراگماتیسم پراگماتیسم یا عملگرائی (به انگلیسی: pragmatism)، به معنی فلسفه اصالت عمل است؛ ولی در سیاست بیشتر واقعگرایی و مصلحتگرایی معنی میدهد. پراگماتیسم روشی در فلسفه مدرن است که با اعتراف به غیرممکن بودن اثبات بعضی مسائل، آنها را با توجّه به کاربردشان در زندگی انسان میپذیرد. طرفداران این شیوه، خود را عملگرا و متسامح میدانند. مخالفان، این گروه را میانهرو (یا محافظهکار) و منفعتطلب میخوانند. از دیدگاه پراگماتیسم، کلیه تصورات، مفاهیم، قضاوتها و نظرات ما قواعدی برای «رفتار» (پراگمای) ما هستند، اما «حقیقت» آنها تنها در سودمندی عملی آنها برای زندگی ما نهفته است. از دیدگاه پراگماتیسم، معیار حقیقت، عبارت است از سودمندی، فایده، نتیجه و نه انطباق با واقعیت عینی. در واقع حقیقت هر چیز بوسیله نتیجه نهائی آن اثبات میشود. دولتمردان و سیاستمداران «پراگماتیست» به کسانی اطلاق میشود که امکانات عملی و مصلحت روز را بر معتقدات خود مقدم میشمارند و به عبارت دیگر برای پیشرفت مقاصد خود یا ماندن بر مسند قدرت، انعطاف نشان میدهند. تاریخچه پراگماتیسم فلسفهای است که اول بار در آمریکا پدید آمد و در تفکر و حیات عقلی این سرزمین تاثیر زیادی بر جای گذاشت. این فلسفه در اواخر قرن نوزدهم با متفکرانی نظیر ویلیام جیمز و جان دیویی به ظهور رسید. به نظر این متفکران، پراگماتیسم انقلابی است علیه ایده آلیسم (آرمانگرایی) و کاوشهای عقلی محض که هیچ فایدهای برای انسان ندارد، در حالی که فلسفه پراگماتیسم، روشی است درحل مسائل عقلی که میتواند در سیر ترقی انسان بسیار سودمند باشد. ریچارد رورتی، فیلسوف آمریکایی، به سنت فلسفی پراگماتیسم آمریکایی تعلق داشت. ولی این فلسفه در کشور انگلستان با اقبال بیشتری مواجه شد و معروف است مبنای فلسفی آموزش و پرورش انگلستان شدهاست. مثلاً دین از نظر فلسفه مدرن جای بحث ندارد چون علمی نیست ولی پراگماتیسم آن را با توجه به کاربردش که فوایدی هم برای بشر دارد (اخلاقی، اجتماعی و غیره)، میپذیرد. فلسفه پراگماتیسم واژه پراگماتیسم مشتق از لفظ یونانی (pragma) و به معنی عمل است. این واژه اول بار توسط چالرز ساندرزپیرس (Charles sanders pierce)، منطق دان آمریکائی به کار برده شد. مقصود او از به کاربردن این واژه، روشی برای حل کردن و ارزشیابی مسائل عقلی بود. اما به تدریج معنای پراگماتیسم تغییر کرد. اکنون، پراگماتیسم به نظریهای مبدل شده که میگوید: حقیقت، چیزی است که از دیدگاه انسان، خوب باشد. به سخن دیگر، پراگماتیسم یعنی اینکه درباره هر نظریه یا آموزهای باید بر پایه نتایجی که از آن به دست میآید، داوری کرد. به نظر پراگماتیستها، اگر عقیدهای به نتیجه خوب و کار آمد برای انسان بیانجامد، باید آن را حقیقی قلمداد کرد. حقیقت چیزی نیست که مستقل و مجرد از انسان وجود داشته باشد. تا قبل از این، نظریه اصلی و رایج درباره حقیقت این بود که حقیقت امری است جدا از انسان؛ چه کسی آن را بشناسد، چه نشناسد. اما پراگماتیسم قائل به این شد که حقیقت امر جدایی از انسان نیست؛ بلکه تنها دلیل برای اینکه یک نظر درست و حقیقی است و یک نظر، باطل و خطا، این است که اولی در عمل به درد انسان بخورد و برای او کارآمد و موثر باشد و دیگری چنین نباشد. به این ترتیب، معنای صدق قضیه در پراگماتیسم تغییر یافت. صدق هر گزاره، فقط توسط نتایج عملی آن سنجیده میشود نه در مقایسه با واقعیت خارجی. یک فکر یا عقیده تا وقتی که فقط عقیدهاست، به خودی خود نه صحیح است و نه غلط؛ بلکه فقط در جریان آزمایش و کاربرد عملی آن است که برحسب نتایجی که از آن نظر گرفته میشود، صادق یا کاذب میشود. مثلاً دین از نظر فلسفه مدرن جای بحث ندارد چون علمی نیست ولی پراگماتیسم آن را با توجه به کاربردش که فوایدی هم برای بشر دارد (اخلاقی، اجتماعی و غیره)، میپذیرد. در نظر مکتب پراگماتیسم، افکار و عقاید همچون ابزارهایی هستند برای حل مسائل و مشکلات بشر؛ تا زمانی که اثر مفیدی دارند، صحیح و حقیقی اند و پس از آن غلط و خطا میشوند. به این ترتیب عقیدهای ممکن است مدتی به کار آید و موثر شود و از این رو فعلاً حقیقی است؛ لیکن بعداً ممکن است نتایج رضایت بخش نداشته باشد و آن موقع، به نظریهای باطل و خطا تبدیل میگردد. بنابراین، حقیقت چیزی ساکن و تغییر ناپذیر نیست؛ بلکه با گذشت زمان، توسعه و تحول مییابد. آنچه در حال حاضر صادق است، ممکن است در آینده صادق نباشد؛ زیرا در آینده، افکار و نظریات دیگری بر حسب شرایط و اوضاع جدید، حقیقی شده و متداول میگردند. تمام امور تابع نتایج است و بنابر این، حق امری است نسبی؛ یعنی وابسته به زمان، مکان و مرحله معینی از علم و تاریخ است. ما هیچ زمان به حقیقت مطلق نخواهیم رسید. زیرا علم ما، مسائل ما و مشکلات ما همیشه در حال تغییر است و در هر مرحله، حقیقت، آن چیزی خواهد بود که ما را قادر میسازد تا به نحو رضایت بخش، مسائل و مشکلات جاری آن زمان را بررسی و حل کنیم. |
برچسب ها |
Pragmatism, فلسفه, فلسفه مدرن, پراگماتیسم |
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان) | |
|
|
War Dreams Super Perfect Body Scary Nature Lovers School Winner Trick Hi Psychology Lose Addiction Survival Acts The East Travel Near Future Tech How Cook Food Wonderful Search Discommend
Book Forever Electronic 1 Science Doors The Perfect Offers Trip Roads Travel Trip Time Best Games Of Shop Instrument Allowedly