19-02-2011, 11:09 AM | #1 |
(کاربر باتجربه)
تاریخ عضویت: Jan 2011
نوشته ها: 109
|
درباره انرژیهای مثبت و منفی
درباره انرژیهای مثبت و منفی چند تا دوست صمیمی دارید؟ کدام دوستتان را به بقیه ترجیح میدهید؟ ملاک این ترجیح دادن چیست؟ شاید بهطور ناخودآگاه، یکی از دوستانتان را بیشتر از دیگری دوست داشته باشید و حس کنید وقتی او را میبینید، انرژی میگیرید. خیلیها معتقدند که حس میکنند با دیدن کسی یا کسانی، انرژی منفی میگیرند. شما چنین تجربهای داشتهاید یا نه؟ واقعیت این است که بحث انرژیهای مثبت و منفی بحث جالبی است که رگههایی از مباحث روانشناسی هم دارد. برای آشنایی بیشتر با این موضوع گفتگویی داشتهایم با دکتر فربد فدایی، مدیر گروه روانپزشکی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی... ▪ آقای دکتر! این روزها زیاد اصطلاحاتی مثل انرژی مثبت و انرژی منفی را میشنویم. آیا اینها موضوعات تازهای است یا مباحث قدیمیای است که دارد با اسمهای تازهای مجددا مطرح میشود؟ ـ بهتر است در آغاز به مقدمهای بپردازیم که مساله را روشن کند. همه ما معمولا به دنبال موفقیت شاد میشویم و در صورت نرسیدن به خواستههایمان اندوهگین میشویم. برای نمونه، گرفتن نمره بالا در یک امتحان موجب شادمانی یک دانشجو میشود و مردود شدن در یک درس، موجب اندوهگینی. حالت هیجانی که به دنبال موفقیت یا شکست، اتفاق میافتد، همان عاطفه است. عاطفه، کوتاهمدت است؛ مثلا نمره خوب برای چند ساعت یا حداکثر چند روز باعث شادی میشود و شکست نیز برای مدتی فرد را اندوهگین میکند ولی این اندوه همیشگی نیست. گاهی با افرادی روبهرو میشویم که همیشه شاد یا همیشه غمگین هستند و این حالت هیجانی آنها ارتباطی با مسایل محیطی و رویدادهای زندگیشان ندارد. این حالتهای هیجانی درازمدت که ربطی به امور روزانه ندارد خُلق خوانده میشود. فردی با خُلق شاد، همیشه خوشحال است. حتی رویدادهایی که به نظر دیگران ناخوشایند است به نظر او خوب میرسد. برای نمونه، در درسی نمره قبولی نیاورده است اما با خودش میگوید: «چه خوب شد که مردود شدم؛ حالا میتوانم این درس را با دقت بیشتری مطالعه کنم و نمره خوبی بگیرم.» اما فردی که خُلق افسرده دارد در برابر رویدادهای خوشایند هم واکنش منفی دارد؛ مثلا همسرش به او میگوید: «برای دخترمان یک خواستگار خوب آمده» اما او در قبال اشتیاق همسرش، مثلا میگوید: «اگر هم ازدواج کنند فردا یک بچه بیچاره به جمع آدمهای بدبخت و بیچاره اضافه میکنند!» ▪ پس کسی که خُلق شاد دارد، همان کسی است که امروزیها میگویند انرژی مثبت دارد و باعث شادی دیگران هم میشود. فردی هم که خُلق افسرده دارد، همان کسی است که به اصطلاح امروزیها، انرژی منفی دارد. درست است؟ ـ و میتوان این نکته را هم اضافه کرد که فرد اول، شخصی خوشبین است و فرد دوم، بدبین . البته در اینجا باید ذکر شود که خُلق شاد اغراقی موجب اشکالات عدیده در برآورد واقعیات میشود؛ به نحوی که فرد همه چیز را آسان و سهل میپندارد یا دربرآورد تواناییهای خودش به صورتی غیرمنطقی اغراق میکند و وارد اموری میشود که متناسب با توان او نیست. برای نمونه، در آن واحد چند کار را با هم شروع میکند یا سرمایهگذاریهای بدون برنامه به عمل میآورد. خُلق افسرده هم اگر شدید باشد جنبه بیمارگونه به خود میگیرد، به نحوی که عمدهترین نشانه بیماری افسردگی به شمار میرود. چنین فردی خود رابیارزش و حتی گناهکار میپندارد. انجام هر کاری را فراتر از توان خویش میانگارد و جز دورنمایی تیره، چیزی را برای آینده خودش نمیتواند تصور کند. این دو وضعیت افراطی، یعنی شادی درازمدت اغراقی بیارتباط با واقعیتها و افسردگی درازمدت شدید که هیچ چیزی نمیتواند او را خوشحال کند، نماینده نابسامانیهای خُلقی است که نیاز به درمان دارند. ▪ این اختلالات، ارثی است؟ ـ در نابسامانیهای خُلقی، جنبه قوی ژنتیک وجود دارد. حتی به نظر میرسد عنصر ژنتیک در خوشبینی و بدبینی افراد نقش دارد، اگر چه مطمئنا رویدادهای زندگی و نحوه پرورش کودک در سالهای آغازین زندگی نقش مهمتری را در خوشبینی و بدبینی او در بزرگسالی به عهده دارد. ▪ حالا اگر بخواهیم به انرژی مثبت دست پیدا کنیم، چه توصیهای می کنید؟ ـ اگر میخواهید انرژی مثبت داشته باشید، باید روی داشتههای خود متمرکز شوید (نه بر نداشتهها)، به توانمندیهای خویش بیندیشید (نه به نابه سامانیها)، به آنچه توانستهاید کسب کنید فکر کنید (نه به فقدانها) و باید وجود خود را بپذیرید و باور داشته باشید و بدانید که اگر نارساییهایی دارید به همان اندازه امتیازهایی نیز دارید. اطمینان داشته باشید خداوند مراقب شماست و اگر شما کار مثبتی انجام دهید خداوند به شما کمک خواهد کرد. مادرانی که میخواهند کودکانی خوشبین و مثبتاندیش داشته باشند، باید به بچهها احترام بگذارند و کودکان را برای دستاوردهایی هرچند کوچک تشویق کنید و از تمسخر آنان شدیدا بپرهیزید. برای کارهای خوب بچهها باید در حضور جمع از کودک قدردانی کنید و اگر نیازی به تذکر دارند در خلوت این تذکر را به آنان بدهید. بکوشید تواناییهای ویژه کودک خویش را کشف کنید و مانند یک باغبان از وی مراقبت نمایید که او آن چیزی شود که خداوند در فطرت او قرار داده است، نه آنکه مانند مجسمهساز تلاش کنید کودک را به شکلی که خود دوست دارید درآورید. سرانجام، زمانی که به خود اطمینان پیدا کردید میتوانید به تدریج درصدد رفع نابهسامانیها نیز برآیید. |
برچسب ها |
انرژی های مثبت و منفی, اعتماد به نفس, روان شناسی, روانشناسی, عزت نفس |
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان) | |
|
|
War Dreams Super Perfect Body Scary Nature Lovers School Winner Trick Hi Psychology Lose Addiction Survival Acts The East Travel Near Future Tech How Cook Food Wonderful Search Discommend
Book Forever Electronic 1 Science Doors The Perfect Offers Trip Roads Travel Trip Time Best Games Of Shop Instrument Allowedly