12-02-2011, 05:09 PM | #1 |
(کاربر باتجربه)
تاریخ عضویت: Jan 2011
نوشته ها: 95
|
ارتباط گرائى تکاملى
ارتباط گرائى تکاملى (Evolutionary Associationism) پس از بين، ارتباطگرائى بيشتر در خط تفکرات و فعاليتهاى اسپنسر ادامه يافت. تأثير اسپنسر، در حالىکه مستقيم و اساسى نبود، معهذا تأثيرات غيرمستقيم آن حائز اهميت است و از اينرو در اين مقوله قابل طرح است. هربرت اسپنسر (۱۸۲۰-۱۹۰۳) کتاب اصول روانشناسى (Principles of Psychology) را در سال ۱۸۵۵ به رشته تحرير درآورد، چاپ اول اين کتاب تأثير مهمى بر روانشناسى نداشت. تأثير اصلى عقايد او در روانشناسى در چاپ دوم که در سالهاى ۱۸۷۰ و ۱۸۷۲ منتشر شد، به چشم مىخورد. در اينجا است که ما آنچه را که ”ارتباطگرائى تکاملي“ ناميده شده است، مىيابيم. او نظريه تکاملى داروين را پيشبينى نمود و از اين ديدگاه روانشناسى خود را ارائه داد. توجه اسپنسر بيشتر معطوف جنبه آگاهانه احساس يعنى ”عواطف“ (Feeling) است. او بين عواطف مرکزى (هيجانات) و عواطف پيرامونى (احساسهاى بيرونى و عضوي) تفاوت گذارد. او همين عواطف را به اوليه و ثانوى تقسيم نمود، و مطلب جديدى نيز به نظريه ترکيبات عناصر روانى اضافه نمود و آن ”رابطه بين عواطف“ (Relations Between Feelings) بود. اين رابطه ممکن است بهصورت ”همزيستي“ (Coexistence)، ”تسلسل“ (Sequence) و ”اختلاف“ (Difference) باشد. براساس اين نظريه اسپنسر بار ديگر جنبه پوياى روان را که از زمان لاک از دست رفته بود به روانشناسى باز گرداند. در رابطه با ”ارتباطگرائي“ او قانون ”شباهت“ را مهم مىدانست ولى به همجوارى نيز توجهى داشت، چرا که ”تکرار“ را از شرايط اصلى ارتباط ايدهها و عواطف با يکديگر مىدانست. موضوع ديگرى که اسپنسر به آن توجه کرد، تفاوت بين ”وضع روانى عيني“ (Objective Mental State) و ”وضع روانى ذهني“ (Subjective Mental State) است. براى اين تقسيمبندى او تعداد تفاوتهائى را که وجود دارند برشمرد که از اين جهت شباهت بسيار با نظريه ”دروننگري“ (Introspectionism) دارد که سالها بعد بين ايده و ادراک تفاوت قائل شد. با وجود فعاليتهاى فوق، مىتوان گفت که مطلب واقعاً جديد در روانشناسى اسپنسر، ”دکترين تکاملي“ (Evolutionvy) او بود که ”قانون ارتباطگرائى فراواني“ (Associative Law of Frequency) را از لحاظ ”اصل تکامل نوعي“ (Phylogenetic) صادق مىداند. ارتباطات ذهنى وقتى به اندازه کافى تکرار شود، سبب ايجاد يک گرايش موروثى مىگردد که در چند نسل پياپى بهصورت تصاعدى ازدياد پيدا مىکند؛ اين در واقع ديدگاه اسپنسر راجع به موروثى بودن ايدههاى اکتسابى و تشکيل غرايز را نشان مىدهد. از نظر نژادى غرايز بدين ترتيب و براساس کنشهاى انعکاسى که زيربناى زندگى روانى است تشکيل مىگردد. براساس اين ديدگاه تکاملى حالات ساده روانى به مرور ايام به حالات پيچيده مبدل مىگردند. تأثير غيرمستقيم ارتباطگرائى تکاملى را در حداقل چهار صورت مىتوان مورد بجث قرار داد. صورت اول که قبلاً هم به آن اشاره کرديم اين بود که اسپنسر که محدوديت عناصر ارتباطات ذهنى را درک کرده بود، کوشيد که فهرست اين عناصرد را افزايش دهد. ارتباطگرائى به شکل طبيعى منجر به احساس گرائى شد و کوشش براى رفتن به فراسوى آن براى مدتى بس طولانى در روانشناسى ادامه داشت. نفوذ غيرمستقيم ديگر در جهت استقرار روانشناسى حيوانى بود. نقطه اساسى و تعيينکننده در اين جريان انتشار کتاب معروف داروين تحت عنوان اصل انواع (Origins of Species) در سال ۱۸۵۹ بود، ولى داروين و اسپنسر هر دو بلافاصله اصل تکامل را به توجيه روان تعميم دادند. در گذشته انکار کردن وجود روح و روان در حيوانات آسان بود (دکارت)، ولى نظريه تکامل اين وضع را عوض کرد و پژوهش در روانشناسى حيوانات اهميت پيدا نمود. در ابتدا از روش داستانى براى اين منظور استفاده شد، ليکن بهکار بردن روشهاى علمى نيز بهزودى شايع گشت. (ترندايک - Thorndike - ۱۸۹۸) رابطه غيرمحسوسترى در اين جهت بين نظريه تکامل و روانشناسى در آمريکا بهوجود آمد. آمريکا در اواخر قرن نوزدهم هنوز کشورى تازه تأسيس بود که روحيه پيشگامى و ماجراجوئى و پذيرش تغييرات را داشت. عدم توجه به سنتها و اعتقاد به اينکه ارزش انسان به مفيد بودن او است زيربناى فکرى مردم اين کشور را مىساخت. در مملکتى جديد با زمين فراوان بدون صاحب، آنهائى که اصلح بودند، زنده مىماندند. در واقع کسانى که قوىتر بودند در مبارزه با طبيعت و ديگران پابرجا مانده و ادامه زندگى دادند. در چنين فضائى البته نظريه داروين که براساس ديدگاه او معروف به ”بقاء اصلح“ (Survival of Fittest) استوار بود، رواج پيدا نمود. نتيجه پذيرش اين نظريه اين بود که روانشناسى آمريکا ”کنشي“ (Functional) شد، که در آن روان و فعاليتهاى روانى براساس ارزش بقائى آنها ارزيابى مىشد. ويليام جيمز (William James) اولين کسى بود که اين ديدگاه را ارائه داد. جان ديوئى (John Dewey) از او حمايت نمود. آنها با کمک يکديگر ديدگاه کنشى را بهصورت ”فلسفه عملگرائي“ (Pragmatism) درآوردند. استانلى هال (Stanley Hall) و مارک بالدوين (Mark Baldwin) تکاملگرايان معروف ديگرى در روانشناسى آمريکا بودند. کتل (Cattell) که از آزمونهاى روانى حمايت کرد نيز در اين جهت عمل مىنمود. اين مطالب را ما در مباحث ديگر مورد توجه قرار خواهيم داد. در اينجا فقط ضرورى است يادآور شويم که آمريکا آماده پذيرش ديدگاههاى ”تکاملي“ و ”کنشي“ بود، و در جريان تحويل روانشناسى جديد از آلمان، شکل و ساختار آن را، به شکلى مؤثر و افراطى و تاحدى نيمه آگاهانه تغيير داد و آن را بهصورت روانشناسى عملکردى و قابل استفاده جامعه درآورد. بالاخره بايد متذکر شويم که از روانشناسى تکاملي، طرفداران ”فطرت گرائي“ (Nativism) سود برده و ”وراثتگرائي“ (Geneticism) زيان برد. بهدست آمدن چنين نتيجهاى تاحدى تعجبانگيز است. عينگرائى لاک به ارتباطگرائى منجر شد و ديدگاه ارثى ادراک نتيجه منطقى آن بود. در واقع اين بينش را نيمى عينىگرا و نيم ديگر را وراثت گرمى خواندند. فطرتگرائى که نظريه مخالف بهحساب مىآمد، به ديدگاه کانت و ايدههاى فطرى دکارت برمىگشت، همان نظريهاى که لاک با آن به مبارزه با عينىگرائى رفت. نظريه اسپنسر در اساس تلفيقى بين آن دو عقيده بود، گرچه علم بهطور کلى نظريه موروثى بود، صفات اکتسابى را نپذيرفت، اين ديدگاه تلفيقي، اهميتى را که مىتوانست داشته باشد هيچگاه بهدست نياورد. اسپنسر فقط اصل رشد نوعى (Phylogenetic Origin) را جايگزين اصل رشد فردى (Ontogenetic Origin) نمود. دانشمند مهم ديگر در زمينه روانشناسى تکاملى در اين زمان جورج هنرى لوز (George Henry Lewes) (۱۸۷۸-۱۸۱۷) بود. البته نفوذ او به اندازه هربرت اسپنسر نبود و ما مىتوانيم از کنار او به عجله بگذريم. در ارتباط با اسپنسر هم، ما از مرز نيمه قرن نوزدهم گذشتيم و هدف اصلى ما اين بوده است که نشان دهيم چگونه روانشناسى فلسفى خود را براى روانشناسى علمى جديد که در سال ۱۸۶۰ آغاز شد، آماده نمود. |
برچسب ها |
ارتباط گرایی تکاملی, تاریخچه روانشناسی, روان شناسی, روانشناسی |
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان) | |
|
|
War Dreams Super Perfect Body Scary Nature Lovers School Winner Trick Hi Psychology Lose Addiction Survival Acts The East Travel Near Future Tech How Cook Food Wonderful Search Discommend
Book Forever Electronic 1 Science Doors The Perfect Offers Trip Roads Travel Trip Time Best Games Of Shop Instrument Allowedly