02-02-2011, 04:03 PM | #1 |
(کاربر باتجربه)
تاریخ عضویت: Jan 2011
نوشته ها: 109
|
چهکنيم تا کودکان، مسؤوليت خطاهايشان را بپذيرند؟
چهکنيم تا کودکان، مسؤوليت خطاهايشان را بپذيرند؟ «پسر 7سالهام حاضر نيست اشتباهاتش را بپذيرد؛ با اينکه من و همسرم خيلي راحت سعي ميکنيم اشتباهاتمان را بپذيريم و بعد از انجام هر کار خطايي، از همدیگر معذرتخواهي ميکنيم اما پسرم برای نمونه ميخواست برنامهی تلويزيوني مورد علاقهاش را قبل از رفتن به مدرسه ببيند، در صورتيکه بايد قبل از رفتن، صبحانهاش را ميخورد و لباسهايش را ميپوشيد اما آنقدر دستدست کرد که ساعت 7 شد و شروع کرد به اعتراض به ما که بهخاطر قوانين شما من نتوانستم برنامهی مورد علاقهام را ببينم. در اين شرايط از او سؤالهایی کردم تا بتواند به اشتباهش پيببرد. برای نمونه در اين مورد به او گفتم: چه کسي صبحانهات را آماده کرد؟ - مامان کي صبحانهاش را نخورد؟ - من چرا نتوانستي برنامهات را ببيني؟ - قانون ناعادلانهی شما نگذاشت. همانطور که ميبينيد، هيچگونه احساس شرمي از اشتباهاتش ندارد و هرگز قبول ندارد که او هم اشتباه ميکند.» اين خانم فراموش کرده که پسرش فقط 7سال دارد و رعايت قوانين خانه براي او همچون تنبيهي سخت و خالي از لذت است. بهنظر ميرسد که اين خانم، 24ساعته مانند يک پليس رفتار کرده و بهطور دائم بهدنبال هرگونه تخلفي در کودک است. او بيش از حد بر خطاهاي کودک متمرکز شده و پيوسته بهدنبال پيدا کردن مقصر در موارد مختلف است و ميخواهد که از هر اشتباه، درسي به او بدهد. اما اين شرايط خوبي براي تعليم نيست بلکه اينگونه شرايط فقط ايجاد خشم و رنجش در فرد ميکند. افراد بهطور اتوماتيک از اشتباههایشان درس ميگيرند، البته درصورتيکه بهصراحت، اشتباهها به آنان گوشزد نشود تا به احساس گناه و شرم منجر گردد. درواقع اين پسر با رفتارش ناخواسته به شما لطف کرده و به شما فهمانده روش مؤثري انتخاب نکردهايد اما شما اين رفتار را فقط بهعنوان يک نافرماني تعبير کرديد. بهياد داشته باشيد که اين کودک فقط 7سال دارد و روشي که شما براي کنترل رفتار او بهکار بستيد، مناسب سنش نبوده که نتيجهی موفقيتآميزي درپي نداشته است. البته درنظر داشته باشيد در هرکسي که احساس شرم و گناه ايجاد کنيم، در هر سني باشد، حاضر به پذيرش خطايش نيست و با آن سؤال و جوابهايي که شما کرديد، اگر بخواهد به اشتباهش اقرار کند، دچار احساس شرم ميشود و بنابراين بهطور حتم قبول نميکند. اگر ميخواهيد کسي اشتباهش را بپذيرد، سعيکنيد محيط مثبتي ايجاد نماييد و الگويي براي او فراهم کرده تا به سمت درست هدايت شود. پس الگو و نمونهاي براي رفتاري که دوست داريد در کودکتان ايجاد شود، فراهم کنيد، بدون اينکه آنرا توضيح دهيد و يا آن رفتار را به او گوشزد کنيد. برای نمونه، همين که شما و همسرتان براي اشتباهاتتان از همدیگر عذرخواهي ميکنيد، الگوي بسيار خوبي است و بهتدريج ميبينيد در صورتيکه اشتباهات کودک را بهطور مستقيم گوشزد نکرده و تحقيرش نکنيد، او هم رفتار الگو را بهمرور زمان تقليد خواهد کرد. هميشه در ذهن داشته باشيد که تأکيد زياد بر اشتباهات، محيط خوب و مثبتي ايجاد نميکند و مانع يادگيري صحيح کودکان ميشود. مطمئن باشيد يکي از کليدهاي مهم پرورش کودکان و يا هر فردي در هر سني، اين است که به رفتارهاي خوب آنان بيشتر توجه کرده و در ازاي آنها پاداش دهيد. در اينصورت خواهيد ديد که بهمرور زمان، رفتارهاي بد، کمتر ميشوند. اما اگر بهطور صحيحي با الگوهاي رفتاري نادرست برخورد نکنيد و شيوهی درست را به کودکان بهطور عمیق ياد ندهيد، آن رفتارها به بخشي از ساختار شخصيتي آنان تبديل خواهند شد. از طرف ديگر هرقدر به رفتارهاي نادرست کودک توجه بيشتري نشان دهيد، درحقيقت اينگونه رفتارها را تقويت کردهايد چون فرزند شما هميشه با انجام کارهاي نادرست، ميتواند توجه شما را بهخود جلب کند و درنتيجه انگيزهاي براي انجام رفتارهاي صحيح در او ايجاد نميشود. علاوهبر اين، با تمرکز بر اشتباهات، باعث ميشويد کودک، فردي سرکش و گستاخ شده و ديگر از محيط خانه لذتي نبرد. ما يخواهيم کودکاني پرورش دهيم که بتوانند در آينده، خود بهتنهايي فکر کنند و بهطور مستقل عمل نمايند؛ پس براي اينکه کودکان از ما حرفشنوي داشته باشند، بهتر است با آنان گفتوگو کنيم و قوانيني ساده و بهطور کامل مشخص براي خانه تعيين نماييم، قوانيني که موجب دعوا و مجادله نشود. برای نمونه: «اگر لباست را نپوشي و صبحانهات را نخوري، نميتواني تلويزيون تماشا کني»، شايد درظاهر، قانون معقولي بهنظر آید اما بهتر است که اين عبارت را به اينصورت تصحيح نماييم: «تو ميتواني قبل از رفتن به مدرسه، تلويزيون تماشا کني اما قبل از آن، لباست را بپوش و صبحانهات را بخور چون بايد قبل از فلان ساعت بيرون از خانه باشيم.» اين عبارت، روشن و قابل درک است و بهطور کامل به کودک ميفهماند که بهطور دقیق چه کاري را نبايد و چه کاري را بايد انجام دهد تا بتواند به آنچه ميخواهد، برسد. حتي ميتوانيد از او نظرخواهي کنيد که چه قوانيني در نظرش خوب است و درصورت عدم رعايت آنها، چه پيامدهايي عادلانه ميآيند. البته دليل ندارد که کودک شما تمام قوانين را بپسندد اما شما هم بايد منصف باشيد و مهمتر اينکه در تأکيد بر اجراي قوانين، ثابت و پايدار عمل نماييد و تا آنجا که ميتوانيد، از کمترین توبيخ و سرزش استفاده کنيد. اما هميشه در ذهن داشته باشيد که اگر ميبينيد بارها و بارها در مورد مسألهی خاصي با هم بحث ميکنيد و به هيچ راهحل مؤثري نميرسيد، نشانهی اين است که شيوهی مؤثر و کارآيي بهکار نبستهايد. در اين زمان، بايد بنشينيد و به راهحل ديگري بينديشيد. |
برچسب ها |
کودک, کودکان, روان شناسی, روانشناسی, روانشناسی کودک |
کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان) | |
|
|
War Dreams Super Perfect Body Scary Nature Lovers School Winner Trick Hi Psychology Lose Addiction Survival Acts The East Travel Near Future Tech How Cook Food Wonderful Search Discommend
Book Forever Electronic 1 Science Doors The Perfect Offers Trip Roads Travel Trip Time Best Games Of Shop Instrument Allowedly