روانشناسی، روانکاوی، روانسنجی، روانپزشکی، مشاوره، مقالات و تست ها  
بازگشت   روانشناسی، روانکاوی، روانسنجی، روانپزشکی، مشاوره، مقالات و تست ها > علوم كاربردي > روانشناسي خانواده > تعارضات خانوادگی

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
قدیمی 18-01-2011, 10:54 AM   #1
roya
(کاربر طلایی)
 
roya آواتار ها
 
تاریخ عضویت: Jan 2011
نوشته ها: 972
Muzhik والدين كنترل گر




والدين كنترلگر



علايم خانواده هاي ناهنجار (خانواده هايي كه در فضاي آن كشمكش، درگيري و سوء رفتار حاكم است):

1- انكار (انكار الكلي بودن و يا اعتياد به مواد مخدر والدين، ناديده گرفتن مشكلات، ناديده گرفتن شكايات از سوء رفتار جنسي)

2- ناهمساني، بي ثباتي و غير قابل پيش بيني بودن.

3- فقدان حس همدلي ميان اعضاي خانواده.

4- فقدان مرزهاي روشن (پرتاب وسايل شخصي اعضاي ديگر خانواده، تماس هاي بدني نامناسب)

5- معكوس شدن نقش والدين (فرزندان نقش والدين را ايفا ميكنند)

6- سيستم خانوادگي بسته (ارتباط با افراد خارج از خانواده محدود و يا منع ميشود)

7- پيام ها و گفتگوهاي پراكنده، غير مستقيم و ضد و نقيض.

8- افراط و تفريط در كشمكش ( يا محيط منزل بسيار آرام است و يا جنگ و جدال فراوان در آن حاكم است)


فرزنداني كه در خانواده هاي ناهنجار پرورش مي يابند در يكي از 5 نقش زير در خانواده بسر ميبرند:


1- "فرزند محبوب" قهرمان و سوگلي خانواده است كسي كه معمولاً نقش والدين را تقليد ميكند. و يا صرفاً بدون علت از محبوبيت بيشتري نسبت به ساير فرزندان برخوردار است.

2- "فرزند مشكل ساز" بلا گردان و قرباني خانواده است. كسي كه به خاطر همه مشكلات ملامت ميشود، و تمام تقصيرها به گردن وي انداخته ميشود.

3- "پرستار" كسي كه مسئوليت سلامت و حمايت عاطفي خانواده را بعهده دارد.

4- "فرزند گم گشته" فرزند ساكت، آرام و ناپيداي خانواده كه خود و نيازهايش ناديده گرفته شده است.

5- "مغز متفكر" فرصت طلبي كه از خطاها، نقاط ضعف و لغزش هاي ديگر اعضاي خانواده بهره برداري كرده و به خواسته هاي خود جامه عمل مي پوشاند.


ساير خصايص اينگونه فرزندان:

1- نسبت به ديگران بي اعتماد هستند.

2- در بيان احساسات مشكل دارند.

3- از اعتماد بنفس و عزت نفس پايين رنج ميبرند.

4- در برقراري يك رابطه سالم با ديگران مشكل دارند.

5- احساس خشم، اضطراب، افسردگي، تنهايي، درماندگي، شرمساري، گناه و دوست داشتني نبودن ميكنند.


چگونه با گذشته خود كنار بياييم؟

- شما مسئول اعمال و رفتاري كه والدين تان بر شما به عنوان فرزند روا داشته اند نيستيد، آنها مسئول هستند. (بنابراين از سرزنش كردن خود دست بكشيد و احساس شرمساري و گناه نكنيد)

- شما مسئول آن ميباشيد كه هم اكنون با زندگي خود چه كار بكنيد، و نه والدين شما. (بنابراين به والدين خود اجازه ندهيد شما را كماكان كنترل كنند و از ملامت كردن آنها دست بكشيد)

مرحله نخست - از حيث احساسي از خانواده خود جدا شويد،يعني از جوانب آزار دهنده دوران كودكي،والدين و نقش خانوادگي.

مرحله دوم- در رابطه خود با والدين تان توازن برقرار كنيد.

مرحله سوم- زندگي خود را مجدداً تعريف كرده و بازآفريني كنيد.

شفاي احساسي همچون شفاي جسمي ميباشد. وقتي انگشت شما دچار بريدگي ميشود، ابتدا آن را شستشو داده و تميز ميكنيد و سپس روي آن را با چسب زخم ميپوشانيد تا آن را از عفونت محافظت كرده باشيد. چنانچه پايتان دچار شكستگي شود ابتدا آن را نزد پزشك جا انداخته و سپس روي آن را گچ ميگيريد. شفاي احساسي نيز به همين منوال است. هنگامي كه از لحاظ احساسي دچار جراحت ميشويد، شستشوي زخم به مفهوم رويارويي با گذشته حقيقي تان و صحبت كردن درباره آن است. و گچ و چسب زخم كه از جراحت محافظت ميكند ترك احساسي منزل است. اين الزاما به مفهوم ترك فيزيكي از منزل نيست و ميتواند شامل انفصال از ارتباط مخرب با والدين و نحوه پرورش تان باشد.

شما قادر نيستيد با گفتن "زودتر بهبود پيدا كن" باعث سريعتر ترميم شدن شكستگي پايتان شويد. براي ترميم پاي شكسته به گچ نياز است كه راه رفتن را برايتان دشوار ميسازد. به همين نحو التيام احساسي مستلزم اعمال تغييرات در عادات ميباشد كه در ابتدا ناراحت كننده و دشوار بنظر خواهند رسيد. جدايي احساسي راه را براي ايجاد تعادل در رابطه ي ميان شما و والدين تان هموار ميسازد. خواه والدين تان در قيد حيات بوده و يا فوت كرده باشند. جدايي احساسي به شما اين امكان را ميدهد تا خود و زندگي تان را از نو تعريف كرده و بازآفريني كنيد، بر اساس اينكه حقيقتاً چه كسي هستيد و به كجا ميخواهيد برويد (به چه اهدافي ميخواهيد دست يابيد) و نه بر اساس والدين و يا گذشته تان.

براي طي مراحل مذكور توصيه ميگردد حتما به يك مشاور خبره مراجعه كنيد.


راهكارهاي غلط كنار آمدن با جراحات و ضربه هاي عاطفي:

1- ناديده گرفتن و سركوب احساسات. اين عمل سبب ميگردد تا شما مهارت هاي لازم براي كنار آمدن با مشكلات را نياموخته و به بلوغ هيجاني دست نيابيد. اين رويه باعث ميگردد تا شما گاه عاري از هرگونه احساس باشيد و يا عكس آن گاهي اوقات در يك احساس غوطه ور گرديده و نتوانيد با آن كنار بياييد.

2- امتناع از برقراي رابطه با ديگران و پنهان كردن تمام آلام و آسيب پذيري هايتان. در پيش گرفتن اين رويه در نهايت به تنهايي شما منجر خواهد گرديد. همچنين نحوه ي ايجاد صميميت و اعتماد سالم را هرگز نخواهيد آموخت. در نهايت نيز فرد مستعد آن ميشود كه به ناچار به افراد ناشايست اعتماد كرده وطرح دوستي بريزد.

3- پناه بردن به مشروبات الكلي، مواد مخدر و يا آرام بخش ها. اما اين رويه تنها به مشكلات قبلي شما مي افزايد،و دردي از شما دوا نخواهد كرد.


كنار آمدن با والدين كنترلگر:


تنها راه كنار آمدن با والدين كنترل گر در درجه اول گفتگو و مصالحه و در نهايت مبارزه كردن و "نه" گفتن است.

نكته:توجه داشته باشيد مادامي كه در منزل والدين خود بسر ميبريد خواه ناخواه بايد تا حدودي تحت كنترل آنها باشيد .

roya آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
پاسخ

برچسب ها
والدین کنترل گر, روان شناسی, روانشناسی, روانشناسی خانواده


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code هست فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
کد HTML غیر فعال است

انتخاب سریع یک انجمن

War Dreams    Super Perfect Body    Scary Nature    Lovers School    Winner Trick    Hi Psychology    Lose Addiction    Survival Acts    The East Travel    Near Future Tech    How Cook Food    Wonderful Search    Discommend

Book Forever    Electronic 1    Science Doors    The Perfect Offers    Trip Roads    Travel Trip Time    Best Games Of    Shop Instrument    Allowedly


All times are GMT. The time now is 12:55 PM.


کپی رایت © 1388 . کلیه حقوق برای وبگاه حرف روز محفوظ است