چه کسانی خوش شانسند؟

[elena5]

چرا برخي مردم بي فقه در زندگي شانس مي آورند ، در حالي كه عده اي ديگر هميشه بد شانس اند ؟

مطالعه و بررسي آنچه مردم شانس مي خوانند از چند سال پيش شروع شد. مي خواستم بدانم چرا بخت و اقبال هميشه در خانه ي بعضي ها را مي زند اما ديگران از آن محروم مي مانند ؟ به عبارتي ديگر چرا بعضي از مردم خوش شانس و عده اي ديگر بد شانس اند؟

اگهي ها يي در روزنامه هاي يرايري چاپ كردم و از افرادي كه احساس مي كردند خوش شانس يا بد شانس هستند خواستم با من تماس بگيرند صدها نفر براي شركت در اين مطالعه ي من داوطلب شدند و در طول سال هاي گذسته با آنان مصاحبه كردم زندگي شان رازير نظر گرفتم و از آنان خواستم در آزمايش هاي من شركت كنند.

نتايج نشان داد كه هرچند اين افراد به كلي از اين موضوع غافل اند اما كلييد خوش شانسي يا بد شانسي شان در افكار و كردارشان نهفته است براي نمونه فرصت هاي بظاهر خوب در زندگي را در نظر بگيرند افراد خوش شانس ، مرتب با چنين فرصت هايي بر خورد مي كنند در حالي كه افراد بد شانس خير .
با ترتيب دادن يك آزمايش ساده سعي كردم بفهمم آيا اين مساله ناشي از تونايي آنان در شناسايي چنين فرصت هايي ست يا نه به هر دو گروه افراد خوش شانس و بد شانس ، روزنامه اي دادم و از آنان خواستم آن را ورق بزنند و بگويند چند عكس در آن است . بطور مخفيانه يك آگهي بزرگ را وسط روزنامه قرار دادم كه مي گفت " اگر به سرپرست اين مطالعه بگوييد كه اين اگهي را ديده ايد 250 پوند پاداش خواهيد گرفت " اين اگهي نيمي از صفحه را پر كرده و با حروف بسيار درشت چاپ شده بود با اين كه اين اگهي كاملا خيره كننده بود افرادي كه احساس بدشانسي مي كردند عمدتا آن را نديدند در حالي كه بيشتر افراد خوش شانس متوجه آن شدند.

مطالعه من نشان داد كه افراد بد شانس عموما عصبي تر از افراد خوش شانس هستند و اين فشار عصبي توانيي آنان در توجه به فرصت هاي غيرمنتظره را مختل مي كند در نتيجه فرصت هاي غيرمنتظره را به خاطر تمركز بيش از حد بر ساير امور از دست مي دهند براي نمونه وقتي به مهماني مي روند چنان غرق يافتن دوست بي نقصي هستند كه فرصت هاي عالي براي يافتن دوستان خوب ديگر را از دست مي دهند آنان به قصد يافتن مشاغل خاصي ، روزنامه را ورق مي زنند و از ديدن ساير فرصت هاي شغلي باز مي مانند افراد خوششانس ، انسا نهاي راحت تري هستند در نتيجه آنچه در اطراف شان وجود دارد و نه فقط آنچه در جستجوي آن هستند را مي بينند .

تحقيقات من در مجموع نشان داد كه آدم هاي خوش اقبال براساس 4 اصل براي خود فرصت ايجاد مي كنند :

1 – آنان در ايجاد و يافتن فرصت هاي مناسب مهارت دارند
2 – به قوه ي شهود گوش مي سپارند و براساس آن تصميم هاي مثبت مي گيرند
3 – هر اتفاق نيكي براي آنان بخاطر توقعات مثبت ، رضايت بخش است
4 – نگرش انعطاف پذير آنان بدبياري را به خوش اقبالي بدل مي كند . در مراحل نهايي مطالعه از خود پرسيدم آيا مي توان از اين اصول براي خوشنس كردن مردم استفاده كرد ؟

از گروهي از داوطلبان خواستم يك ماه وقت خود را صرف انجام تمرين هايي كنند كه رفتار يك آدم خوش شانس در آنها طراحي شده بود اين تمرين ها به آنها كمك كرد فرصت هاي مناسب را دريابند به قوه ي شهود تكيه كنند انتظار داشته باشند بخت به آنان رو كند و در مقابل بدبياري انعطاف نشان دهند . يك ماه بعد داوطلبان بازگشته و تجارب خود را تشريح كردند نتايج حيرت انگيز بود 80 درصد آنان گفتند آدم هاي شادتري شده اند از زندگي رضايت بيشتري دارند و شايد مهم تر از هر چيز خوش شانس ترند و سر انجام اين كه من عامل شانس را كشف كردم.

چند نكته براي كساني مي خواهند خوش اقبال شوند : به غريزه ي باطني خود گوش كنيد چنين كاري اغلب نتيجه ي مثبت دارد . با گشادگي خاطر با تجارب تازه روبه رو شويد و عادات روزمره را بشكنيد . هر روز چند دقيقه اي را صرف مرور حوادث مثبت زندگي كنيد.