قدیمی 26-01-2011, 04:41 PM   #1
مینو
(کاربر باتجربه)
 
مینو آواتار ها
 
تاریخ عضویت: Jan 2011
نوشته ها: 107
10 ازدواج را شوخی نگیرید!




ازدواج را شوخی نگیرید!





اندیشمندان اجتماعی، نهاد خانواده را سنگ بنای زندگی اجتماعی دانسته و بر نقش بی‌بدیل آن در جامعه‌پذیر کردن اعضا تأکید دارند. خانواده، اوّلین مدرسه‌ای است که انسان در آن، با الفبای زندگی اجتماعی آشنا شده، راه و رسم زیستن با جمع را می‌‌آموزد. خانواده، افزون بر نقش اجتماعی‌کردن انسان‌ها، نقش‌های مهمّ دیگری را نیز بر عهده دارد که از آن میان می‌توان به تنظیم رفتار جنسی و تولید ‌مثل و مراقبت از کودکان و سالمندان و ناتوانان و فراهم آوردن امنیت اقتصادی و تثبیت جایگاه و منزلت اجتماعی اعضا اشاره کرد.1خانواده نابه‌سامان، سُست‌بنیان و ناپایدار، هرگز نمی‌تواند نقش‌های مورد انتظار را به خوبی ایفا کند. این گونه خانواده‌ها را می‌توان به « خانه عنکبوت » تشبیه کرد که سُست‌ترین خانه‌هاست.2 در این مقاله و مقاله ی بعد ، در پی آن هستیم که در حدّ گنجایش، به عوامل مؤثّر در ناپایداری و نابه‌سامانی خانواده بپردازیم.


تعریف خانواده

برای واژه خانواده، تعریف‌های زیادی بیان شده است و هر اندیشمندی در تعریف آن، بر بُعدی از ابعاد آن ـ که از نگاه خودش مهم‌تر بوده ـ تأکید کرده است. شاید این تعریفی که ما بیان می‌کنیم، به نوعی، دربردارنده همه آن تعریف‌ها باشد: «خانواده، از گروهی از آدم‌ها ترکیب می‌شود که از راه خون، زناشویی و یا فرزندپذیری، با یکدیگر ارتباط می‌یابند و طی یک دوره زمانی نامشخّص، با هم زندگی می‌کنند».

به اعتقاد صاحب‌نظران، یکی از عوامل مهمّ سقوط جایگاه خانواده در غرب، فرایند عُرفی شدن یا تقدّس‌زدایی از آن بوده است.


عوامل ناپایداری خانواده


یکی از پرسش‌های مهمّی که ذهن هر انسان ژرف‌اندیش و کنجکاو را به خود مشغول می‌دارد ، این است که چگونه می‌شود زندگی مشترکی که بر اساس عشق و دیگر‌خواهی شدید بنا می‌شود ، دیر زمانی نمی‌پاید و پایه‌های رؤیایی‌اش سُست می‌شود و پس از مدّتی فرو می‌پاشد؟

1 . نوع نگاه به پیوند زناشویی: به عقیده اندیشمندان، نوع بینش انسان‌ها و نگاه آنان به هستی و پدیده‌ها، در گرایش آنها به سمت و سویی خاص و گرفتن تصمیم‌های معین، تأثیر‌گذار است. تشکیل خانواده و تلاش برای ثبات و استحکام آن نیز از این قاعده، مستثنا نیست. از جمله عواملی که در سوق‌یابی به ازدواج، دوری گزیدن از جایگزین‌های احتمالی و ایجاد آمادگی درجهت مقابله با آسیب‌های احتمالی پیوند ازدواج و درنتیجه، حفظ و تثبیت خانواده، نقشی تعیین‌کننده دارد، تلقّی ارزشی از پیوند زناشویی و به عبارت دیگر، قداست داشتن آن است.

به اعتقاد صاحب‌نظران، یکی از عوامل مهمّ سقوط جایگاه خانواده در غرب، فرایند عُرفی شدن یا تقدّس‌زدایی از آن بوده است. در نتیجه این فرایند ، ازدواج ـ که پیش‌تر، کاری مقدّس و دینی تلقّی می‌شدـ، رفته‌رفته، قداست خود را از دست داد و به یک «قرارداد اجتماعی» صِرف، مبدّل شد. وُلتر در فرهنگ‌نامه خود می‌نویسد: «... ازدواج، عبارت است از قراردادی که بین افراد بشر منعقد می‌شود و کلیسای کاتولیک، آن را اقدامی متبرّک قلمداد کرده است؛ امّا بین قرارداد و تبرّک و قداست، تفاوتی بارز وجود دارد. قرارداد، اقدامی است حاوی آثار مدنی، در حالی که تقدّس، به منزله برکتی است که کلیسا به فرد اعطا می‌کند».5

روشن است کسی که تشکیل خانواده را یک قرارداد تلقّی می‌کند ، با اندک ناملایمتی ، تصمیم می‌گیرد که این قراردادِ رنج‌آور و ملال‌انگیز را برهم زند تا خود را از سختی برهاند؛ امّا کسی که این پیوند را امری مقدّس می‌شمرد و آن را سنّتی الهی قلمداد می‌کند و همسر خود را امانتی الهی می‌داند ، قطعاً به هنگام بروز دشواری‌ها تمام تلاش خود را صَرف می‌کند تا این بنای الهی را از گزند آسیب‌ها حفظ کند و بر ثبات و استحکام آن بیفزاید. در نگاه قدسی به خانواده: «در نزد خداوند ، هیچ چیز از خانه‌ای که به واسطه طلاق از هم بپاشد ، مبغوض‌تر نیست».6 در نتیجه، نوع نگاه به خانه و خانواده، در ثبات یا بی‌ثباتی آن، تأثیرگذار است.

2 . انتخاب همسر، بدون آگاهی: انجام دادن هر کاری و یا انتخاب هر چیزی، آگاهی و شناختی لازم و کافی را طلب می‌کند. تکاپوی غیرآگاهانه برای رسیدن به چیزی، تلاشی بی‌حاصل است. یکی از مهم‌ترین مراحلی که نقش بسیار زیادی در سرنوشت خانواده و پایداری و یا ناپایداری آن دارد ، مرحله انتخاب همسر است. به عقیده کارشناسان امور خانواده، بسیاری از مشکلات و اختلافات خانوادگی از شتاب‌زدگی و عدم انجام دادن مطالعات دقیق در مرحله گزینش، جدّی نگرفتن برخی نقطه ضعف‌های مهم یا توجیه آنها، بزرگ‌نمایی برخی ویژگی‌های غیر مهم و کم‌توجّهی به اوصاف بایسته و در مواردی، فریبکاری آگاهانه، سرچشمه می‌گیرد.7

جوانانی که بدون شناخت از استعدادها، علاقه‌ها، سلیقه‌ها و ذائقه‌های یکدیگر، خانه‌ای را بنیان می‌نهند، با فروکش کردن رؤیاهای عاشقانه و با وزیدن تندباد حوادث، عنان از کف می‌دهند و بنیان خانواده خود را بی‌ثبات می‌بینند.

برای اطمینان از استحکام و ثبات آینده خانواده، در مرحله گزینش همسر باید محکم و بادقّت گام برداشت. در این راه باید با تحقیق و مشورت با دوستان و بزرگ‌ترها و گفتگوی مستقیم دختر و پسر و یا بهره‌مندی از سیستم‌های مددکاری و مشاوره و راهنمایی و نیز انجام دادن برخی آزمایش‌های جسمی و روحی در مرحله قبل از انعقاد پیمان زناشویی، سود جست.

اسلام برای جلوگیری از این آسیب که آینده پایدار خانواده را به خطر می‌اندازد ، تدابیری اندیشیده است. نخست این که راه‌هایی را که باعث شناخت دختران و پسران از همدیگر می‌شوند ، با رعایت حدود و شرایطی ، مجاز شمرده است ، مانند ملاقات خصوصی و آگاهی از خصوصیات فیزیکی طرف مقابل. از سوی دیگر، استفاده هر دو طرف از هر شیوه‌ای که موجب تحریف واقعیت یا فریبکاری باشد را تحت عنوان (فریبکاری) ممنوع کرده است. افزون بر آن، با توجه به محدودیت نسبی دختران در کسب آگاهی‌های لازم، اسلام، با هدف بالارفتن ضریب اطمینان دختر در انتخاب همسر، ازدواج او را علاوه بر رضایت خودش، به اجازه ولی (پدر و جدّ پدری) که در بیشتر موارد، برای این کار مورد اعتماد هستند ، مشروط ساخته است.

3 . اجباری بودن ازدواج: ازدواج و تشکیل خانواده، بر عشق و مودّت و رحمتْ استوار است. اگر عشق و علاقه‌ای که خداوند در نهاد انسان‌ها قرار داده است نبود، هیچ انسانی به دیگری تمایل پیدا نمی‌کرد و در پی جذب دیگران نبود. از سوی دیگر، این عشق و تمایل، امری روحی و روانی و به تعبیری فطری است و امور روحی و روانی، اجباربردار نیستند. شاید بتوان با شکنجه جسمی، فردی را به تسلیم واداشت، امّا روح و روان و علاقه و عشق او را نمی‌توان به زنجیر کشید.

دو انسانی که بدون علاقه به یکدیگر و یا بدون درک و فهم از همدیگر، به اجبار در کنار هم قرار می‌گیرند، شاید بتوانند مدّتی را در کنار هم بمانند و همدیگر را به ناچار تحمّل کنند؛ امّا فلسفه وجودی ازدواج که مودّت و رحمت و سکونت و آرامش است، به‌وجود نخواهد آمد و در نتیجه، استحکام و ثبات زندگی ـ که لازمه تشکیل یک خانواده سالم است ـ به خطر خواهد افتاد. اگر دختر یا پسری، بر خلاف میل و رضایت درونی خود به ازدواج وادار شوند، احتمال بروز ناسازگاری و کشمکش و تنش در چنین خانواده‌ای، بسیار بالا خواهد بود و تشکیل چنین خانه‌ای که باید نمادی از بهشت جوانان باشد، به نمودی از جهنّم سوزانْ تبدیل خواهد شد. دین اسلام، باتوجّه به این مسئله مهم، رضایت قلبی دختر و پسر را شرط دانسته، آنها را دارای حق انتخاب و اختیار می‌داند.

در مقاله ی بعد به نقش « انتظارات نامعقول » ، « رعایت نکردن مرزهای روابط جنسی (بی‌بند و باری)» ،«رشدنیافتگی و عدم بلوغ زن و شوهر» ، « عدم توجّه به نقش‌های جنسیتی » در ساختن زندگی زناشویی موفق صحبت خواهیم کرد...


مینو آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
پاسخ

برچسب ها
روان شناسی, روانشناسی, روانشناسی ازدواج


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code هست فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
کد HTML غیر فعال است

انتخاب سریع یک انجمن

War Dreams    Super Perfect Body    Scary Nature    Lovers School    Winner Trick    Hi Psychology    Lose Addiction    Survival Acts    The East Travel    Near Future Tech    How Cook Food    Wonderful Search    Discommend

Book Forever    Electronic 1    Science Doors    The Perfect Offers    Trip Roads    Travel Trip Time    Best Games Of    Shop Instrument    Allowedly


All times are GMT. The time now is 12:55 PM.


کپی رایت © 1388 . کلیه حقوق برای وبگاه حرف روز محفوظ است